به مناسبت روز معلم مصاحبه ای با معلم موفق و رزمنده گردان حضرت علی اکبر علیه السلام، حاج محمدباقر بابایی انجام شد.
“مهندسی” خوانده بود، اما افتخارش “معلمی” بود.
دانش آموختۀ مهندسی پلیمر دانشگاه امیرکبیر بود و از سال 1375 که بصورت پارهوقت، شروع به تدریس شیمی دبیرستان کرده بود، به قول خودش، نان و نمک معلمی او را گرفته بود و در آموزش و پرورش، ماندگار شده بود تا سهم خود را در “تعلیم” و همچنین در “تربیت” جوانان و نوجوانان این مرز و بوم پرداخته باشد و آموختههایش از “دانشگاه امیرکبیر” و “دانشگاه جبهه” را به دانشآموزانش منتقل کند.
حالا حاج محمدباقر بابایی با سابقهای درخشان در مدارس ممتاز مناطق مختلف تهران، ازجمله علامه طباطبائی، خاتم، حنان، مهر و سلام، همچنان مشغول خدمت است، اما سابقۀ درخشانتر خود را مربوط به دوران دفاع مقدس میداند و حضور در عملیاتهای مختلف ازجمله کربلای 5 و کربلای 8 و نصر 4 و بیتالمقدس 2.
بابایی در این سالها هم “معلم” بوده و هم “معاون” و هم “مدیر”، اما همیشه خود را “رزمنده” دانسته و تلاش کرده آموختهها و خاطراتش از همرزمان شهیدش و “نسل جوان آن روزها” و آن دوران طلایی را سینه به سینه منتقل کند به “نسل جوان این روزها”.
او خاطرات دوران دفاع مقدس را بیشتر در قالب طنز و زبان نسل امروز، بازگو میکند و معتقد است اگرچه در عصر حاضر، نسل جوان، با هجمۀ اطلاعات ناصحیح بمباران شده، اما بر اساس فطرت پاکش که هدیۀ خداوند به اوست، همچنان تشنۀ واقعیت ناب است و چنانچه گوینده با این نسل، ارتباط عاطفی برقرار کرده باشد، حقیقت به عمق جانشان رسوخ میکند.
گواه صدق ادعای این معلم راستین، شوق و علاقه و تقاضای دانشآموزانش برای شنیدن این خاطرات گهربار است و اذعان آنها بر اثرگذاری طولانی مدت این مطالب، بر روح و جانشان است.
برای این معلم واقعی، سلامت و سعادت و ادامۀ خدمت به ایران و اسلام و دعا و عنایت رفقای شهیدش را از خداوند منان مسئلت داریم.