شهید سید اسلام موسوی

شناسه

نام: سید اسلام

نام خانوادگی: موسوی

نام پدر: سید سجاد

ولادت: 1346

محل تولد: زنجان

سن: 20 سال

شهادت: 18 فروردین 1366

محل شهادت: شلمچه

عملیات: کربلای 8

یگان: لشکر 10 سیدالشهدا – گردان علی اکبر

مزار: شهر قدس – بهشت فاطمه

زندگینامه

شهید سیداسلام موسوی به سال 1346 در شهر زنجان در خانواده­ای مذهبی دیده به جهان گشود.

کودکی بیش نبود که پدرش سید سجاد، دعوت حق را لبیک گفت و سید اسلام در دامان پر مهر مادری پرهیزکار و فداکار پرورش یافت و درس گذشت و اخلاص و صداقت را از نگاه سرشار از عاطفه و نوازشهای عاشقانه مادر آموخت.

در نوجوانی در مدرسه، مسجد و بسیج فعالیت چشمگیری داشت. به عنوان یک دانش ­آموز بسیجی وارد جبهه­ های جنگ حق علیه باطل گردید و در تاریخ 18 فروردین 1366 در جبهه شلمچه در عملیات کربلای 5 شرکت و در 20 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل گردید و در بهشت فاطمه شهر قدس آرمید.

وصیتنامه

بسم الله الرحمن الرحيم

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله . اللهم صل علي محمد و آل محمد

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

وصيت نامه بنده حقير سيد اسلام موسوي فرزند مرحوم حاج سيد سجاد موسوي:

با سلام و درود فراوان به حضرت امام مهدي (عج)و نائب بر حقش حضرت امام خميني رهبر كبير انقلاب و با سلام و درود بر مجروحين و جانبازان و معلولين انقلاب و جنگ و با سلام و درود بر رزمندگان جان بر كف اسلام كه با اهدا خون خود به انقلاب و جنگ ادامه دهنده اين جنگ تحميلي هستند و با اهدا سلام گرم برامت حزب الله و هميشه در صحنه ايران.

با نام و ياد خداوند تبارك و تعالي و با سلام بر امام امت خميني بت شكن و با آرزوي اين كه حضرت حق مرا مورد مرحمت و لطف خودش قرار دهد و بهترين چيز در دنياي فاني كه آن شهادت در راه خودش مي باشد را نصيب من كند وصيت نامه مختصر خود را آغاز مي كنم.

اولاْ من كسي نيستم كه بتوانم بر امت حزب الله ايران پيامي دهم، ولي از آنجا كه وصيت نامه تمامي شهدا اين بوده كه بعد از خودش راهش را ادامه دهند و من نيز به عنوان وظيفه آن سفارش را به مردم هميشه در صحنه ايران و بخصوص شهرك قدس مي دهم كه حتماْ بعد از من اين راه را كه راه امام حسين عليه السلام مي باشد ادامه دهند و مطمئن باشند كه پيروزي با ماست و همان طور كه خداوند فرموده اند ان تنصر الله ينصركم و يثبت اقدامكم اگر دين خدا را ياري كنيد خداوند هم شما را ياري خواهد كرد.

اي امت حزب الله و شهيد پرور ايران!

بر ماهاست كه راه شهيدان را ادامه داده و هر سلاحي كه از شهيد مي‌افتد بايد آن را برداريم و آن قدر بايد بجنگيم تا يا به پيروزي نهايي نائل گرديم و يا همه مان به شهادت برسيم كه آن هم به جاي خودش از پيروزي ظاهري اين دنيا هم بالاتر و عظيم تر مي باشد.

اي برادراني كه در پايگاه شهيد زارعي با من همسنگر بوديد! بر شماهاست كه راه شهدا را ادامه دهيد و خود مي دانيد و وصيت هر شهيدي اين است كه بعد از خودش راهش را ادامه دهند و نه تنها به جاي هر شهيد يك نفر سلاحش را بردارد بلكه به جاي هر شهيد ده ها تن بيايند و راهش را ادامه دهند تا به كربلاي حسيني برسند.

پس اي برادران! در عزم خود پايدار باشيد كه انشاءالله پيروزي با شماست.

و اي برادراني كه تصميم داريد به وصيت من عمل كنيد، اگر من شهيد گشتم كه انشاءالله تعالي نصيبم گردد و اگر جسدم را آوردند مرا در صورت ممكن به خانه مان ببريد و بعد هم در گلزار شهيدان شهرك قدس، بهشت فاطمه، کنار شهيدان ديگر دفنم كنيد و حتماْ بر سر قبر من قرآن بگذاريد تا بي دينان و كافران عالم بدانند كه كتاب آسماني من قرآن بوده و من تا حدودي عمل به قرآن كرده و در راه عمل به قرآن به شهادت رسيده ام و در ضمن بر سر قبر من مهر و جانماز بگذاريد تا بي نمازان سست ايمان بدانند كه من نمازخوان بودم و در راه نماز به شهادت رسيده ام و من تنها و تنها الله را عبادت مي كردم و بر سر قبر من پرچم جمهوري اسلامي ايران را قرار دهيد تا وطن فروشان بزدل بدانند كه من تابع كشورم جمهوري اسلامي ايران بودم و در راه دفاع از ميهن عزيز اسلامي‌ام كشته شدم و حتماْ و حتماْ بر سر قبر من عكس رهبرم امام خميني را بگذاريد تا ياوه گويان بي عزم و اراده بدانند كه من اولاْ به قرآن و ثانياْ به امر ولي فقيه خود عمل كرده و به جبهه رفته بودم كه رهبر كبير انقلاب فرموده اند امروز جنگ ما حتي از فروع دينمان هم واجب تر است. پس طبق گفته امام عزيزمان بايد به جبهه رفت و مقاومت كرد و عرصه را بر دشمن بعثي و بر دشمن دين تنگ نمود تا شايد همچنين غلطي نكند.

من از مال دنيا چيزي با خود نمي برم و نه تنها من چيزي با خود نمي برم بلكه هيچكس هنگام رفتن با خود چيزي نخواهد برد. پس برادران و خواهران! مال دنيا به هيچ دردي نمي خورد و انسان بايد از مال دنيا دل بردارد و تنها و تنها به معنويات خود رسيدگي كند تا در آن دنيا كه دنياي باقي و ماندني هست سربلند و روسفيد باشد.

مادرانم! سلام. پس از سلام چند كلمه حرفي دارم كه به شما مي گويم و آن اين است كه زينب‌گونه به شهادت پسرتان افتخار كنيد و همچون كوهي برافراشته صبر داشته باشيد و با صبرتان درسي ديگر به دشمنان اسلام و قرآن بدهيد و مادرجان (منظور آباجان) من مديون زحمات شما هستم زيرا كه شما بوديد كه شب ها نخوابيدي تا مرا با لالايی‌ات بخواباني، پس مادر جان شما خيلي خيلي زحمت مرا كشيدي و مرا به اين سن و سال رسانيدي و هم اكنون با اهداء پسرت در راه خدا اين زحمات را به تكامل برسان تا اجر عظيمي در پيشگاه خداوند تبارك و تعالي داشته باشي. پس مادر جان مرا حلالم كن.

مادر جان (منظور ننه جان) من مديون نوجواني هايم به شما هستم زيرا شما بوديد كه در دوران نوجواني مرا از خطرات شيطان رجيم رها كردي و من در قبال اين زحمات فقط از شما حلاليت مي طلبم و اميدوارم كه انشاءالله خداوند تبارك و تعالي به شما صبر جزيل عنايت فرمايد. مادران عزيزم اگر لياقت شفاعت داشتم حتماْ شماها را شفاعت خواهم كرد مادران عزيزم من در قبال همه زحمات شما شعر زير را به شما تقديم مي كنم:

به پاس آنهمه مهر و وفايت                                 حقير است اين محبت ها برايت

نديدم در جهان بهتر ز مادر                                   سر و جانم همه بادا فدايت

هزار و يك بلا كردي تحمل                                  كه شاد و زنده مانم از برايت

براي يك تبم غم ها تو خوردي                              فشاندي اشك غم از ديده هايت

نخوابيدي چه شب ها تا دم صبح                            كه خواباني مرا با لاي لايت

ز هر بيماريم بيمار گشتي                                      كشيدي رنج و محنت بي نهايت

چه محنت ها براي من كشيدي                              زبان عاجز بود از اين حكايت

به جاي آن همه رنجي كه بردي                                 هميشه در جهان باشي تو خرم

برادران من! از همه شماها حلاليت مي طلبم زيرا هر چه باشد بالاخره حق برادري بر گردن شما داشتم شايد به نحو احسن اين دين برادري را ادا نكرده باشم. پس كوتاهي مرا به بزرگي خودتان ببخشيد و من از خداوند ايزد منان مسئلت دارم كه به شما در دنيا صبر و در آخرت اجر عظيم عنايت فرمايد.

خواهران عزيزم! من به شما ها محبت زيادي نداشتم و شايد برادري خوب و مفيد براي شما نبوده ام ولي از شماها به بزرگي و بخوبي خودتان مي خواهم كه راه لطف و مرحمت خودتان از خطاها و اشتباهات بنده حقير بگذريد و مرا حلال كنيد.

و دوستان و آشنايان! از شما هم طلب حلاليت مي‌كنم.

من از حاج رضا احمديان فرزند حاج غلامحسين احمديان به مقدار سه هزار و پانصد تومان 3500 تومان طلب دارم و اگر هم كسي از من طلبكار است از خانواده عزيز مي خواهم كه آن را بپردازند.

از مادرانم سيد طاهره و سيد كلثوم و از برادرانم سيد صالح و از خواهرانم سيد حليمه، سيد بي بي باجي، سيد سياره، سيد نبيه، سيد سميه و از حاجيه عمه ام و از تمامي زن داداش هايم طلب حلاليت مي كنم.

خداحافظ همگي شما، التماس دعا

خدايا خدايا تا لانقلاب مهدي خميني را نگهدار

از عمر ما بكاه و بر عمر رهبر افزاي

رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما

مجروحين و جانبازان شفا عنايت فرما

جمله اسيران ما آزادشان بگردان

صدام و لشگرش را نابودشان بگردان

مرگ بر آمريكا مرگ بر شوروي مرگ بر اسرائيل مرگ بر صدام مرگ بر منافقين و صدام

آمين يا رب العالمين

11 بهمن 1365

تصاویر