طنز
-
یادها
داریم می‌رویم شهید شویم!
خاطره برادر حمید پارسا درباره شهیدان محمدباقر آقایی و محسن ایوبی در عملیات کربلای ۸ که در فروردین سال 1366…
بیشتر بخوانید » -
-
حاشیه مراسم رونمایی کتاب بچه بازارچه
✍ به قلمِ برادر دکتر جواد چپردار قریب به ۴ دهه از ایام دفاع مقدس می گذرد،چهره های زیر خاکی…
بیشتر بخوانید » -
یادها
خاکسپاری ساک جبهه
خاطره طنز برادر مجتبی شوشتری اولین بار که راهیِ جبهه شدم، مادر برایم تخم مرغ آب پز کرد و در…
بیشتر بخوانید » -
یادها
مرا به نام امام مهربانیها صدا بزنید
خاطره برادر حسین نعمت پور دو سه ماه از سال 1367 بود که از شهر ری اعزام شدم به جبهه…
بیشتر بخوانید » -
یادها
فرمانده کل قوا!
خاطره برادر میرعلی مشغول خوردن صبحانه در کنار ریل راه آهن سه‌راهی پادگان حمید در جاده اهواز خرمشهر بودیم… با…
بیشتر بخوانید » -
یادها
سرسخت مثل سرتختی!
خاطره حاج حسن پندآسا درباره حاج ابوالقاسم سرتختی حاج ابوالقاسم سر تختی؛ معروف به حاج آقا سرتختی، مرد مهربانی…
بیشتر بخوانید » -
یادها
روحیۀ ستودنی!
خاطرۀ طنز حاج سعید مومنی من و محمد جعفر مومنی؛ در شهر ری، هم محل بودیم. با وجود تشابه…
بیشتر بخوانید » -
یادها
من هنوز برای “شهادت” آمادگی ندارم!
خاطره (طنز) دکتر جواد چپردار در عملیات بیت المقدس 6؛ بعد از فتح ارتفاعات شیخ محمد (مشرف به سد…
بیشتر بخوانید »