یادها
-
العلماء باقون
خاطره برادر “محمود روشن” درباره شهید “منصور مهدی“ اخیراً در یک برنامه تلویزیونی دیدم که خبرنگار از مصاحبهشوندهها میپرسید:…
بیشتر بخوانید » -
توئی که نشناختمت
به قلمِ برادر “حبیب الله ملکوتی فر” تقديم به ارواح طیبه برادران محمد آقاخاني، جلال شاكري، حسين ظهوريان، مسلم…
بیشتر بخوانید » -
رجالٌ صدقوا…
شهید “مسلم اسدی” به روایت “برادر محمود روشن” بعد از عید سال 1366 هنوز داغ شهادت دوستان در عملیات…
بیشتر بخوانید » -
دستِ خدا
عملیات کربلای 5 به روایتِ شهید “مسلم اسدی” راوی: برادر “محمود روشن” یک بار مسلم خاطرهای از عملیات کربلای…
بیشتر بخوانید » -
از جان گذشتهها و از مال نگذشتهها
خاطره ای از عملیات سیدالشهدا به روایتِ برادر “محمود روشن” عملیات سیدالشهدا در پیش بود… به همراه سلاح و…
بیشتر بخوانید » -
جشنی که عزا شد!…
خاطره برادر “رضا تقی زاده” درباره حنابندان رزمندگان روز قبل از اعزام سپاه محمد (ص) روبروی دوکوهه، در موقعیت…
بیشتر بخوانید » -
بچههای من…
خاطره برادر “حسن پندآسا” درباره شهید “یوسف جلالی” یوسفعلی جلالی از نیروهای تدارکات گردان علی اکبر بود؛ آذری زبان،…
بیشتر بخوانید » -
سفر دسته جمعی
خاطره برادر “محمود روشن“ از عملیات کربلای 5 چند روزی از پایان عملیات کربلای 5 می گذشت. (من به دلیل…
بیشتر بخوانید » -
یاغوت فروشها
خاطره برادر “محمود روشن” درباره شهید “مهدی ماهوت فروشها” دوازدهم اردیبهشت 1365 بود. نام عملیات؛ سیدالشهدا(ع) بود و مکانش؛…
بیشتر بخوانید » -
عکسهای دیده نشده!
درباره شهید رضا بابایی به روایتِ برادر شهید مدت ها بود که رضا برای رفتن به جبهه تلاش می…
بیشتر بخوانید »