یادها
-
مشکل گشا
«شهید حسن یداللهی» به روایتِ «کاظم بصیر» حقیقت این است که زبان الکن و قاصر من،…
بیشتر بخوانید » -
کمرم شکست!
شهيد آقا جواد رهبر دهقان مي‌گفت: «وقتي دلم مي‌گيره با او حرف مي‌زنم و زنده مي‌شم…» شهيد حاج علي…
بیشتر بخوانید » -
هم‌محل و همرزم
مصاحبه با حاج اکبر اسماعیلی درباره شهید حسن یداللهی حسن یداللهی واقعا بچهی عجیبی بود. پسربچهای لاغر اندام که…
بیشتر بخوانید » -
روایتِ یک شهید به زبان شهیدی دیگر
مصاحبه با شهید مسلم اسدی: (موضوع: شهید حسن یدالهی) وقتی که توی دسته بودیم، او پیک دسته بود.…
بیشتر بخوانید » -
برای من از حوری نگو!
روحانی گردان داشت سخنرانی می کرد. می گفت اگر شهید شوید به بهشت می روید. آنجا چنین است و چنان…
بیشتر بخوانید » -
عقب نرفت!
خاطره ای مربوط به عملیات کربلای 1 پريد روي خاكريز و همانموقع يك تركش خورد به دستش. چهره‌اش پر…
بیشتر بخوانید » -
نفربر غنیمتی
خاطره ای مربوط به عملیات کربلای 1 یازدهم تیرماه 1365 بود. گردان حضرت علي‌اكبر در حال پيشروي براي پاكسازي…
بیشتر بخوانید » -
10 ثانیه‌ی آخر
خاطره ای مربوط به عملیات کربلای 1 نیمه شب دهم تیرماه سال 1364 بود و شب عمليات آزادسازي شهر…
بیشتر بخوانید » -
خواب 3 دقیقه ای!
خاطره از برادر محمد مهدی فرساد درباره شهید جــواد رهـبر دهــقان بعد از عملیات والفجر 8 ؛ ابتدا به اردوگاه…
بیشتر بخوانید » -
خاطراتی از عملیات بیت المقدس 6
واپسین روزهای اردیبهشت، یادآور عملیات موفق بیت المقدس 6 است… خاطرات رزمندگان گردان علی اکبر(ع) از عملیات بیت المقدس 6…
بیشتر بخوانید »