یادها
-
ایثارگران
خاطره برادر محمد سعیدی نژاد (خیارجی) درباره شهید حسین زارعین چند دقیقه ای بود که دیگر صدای عمو حسن (کولیوند)…
بیشتر بخوانید » -
دیدار حق با سه مدال قهرمانی بر گردن
خداوند به خانواده پناهی ۴ پسر و ۲ دختر عطا کرده بود. مهرانگیزخانم، اولین فرزندش را در سال ۱۳۴۰ به…
بیشتر بخوانید » -
اذا وقعت الواقعه… لیس لوقعتها کاذبه
واقعهخوانیِ دستهجمعیِ رزمندگان گردان حضرت علی اکبر علیه السلام به اذعان هر کسی که روزگاری را در جبههها گذرانده و…
بیشتر بخوانید » -
اللهم احینی سعیدا و امتنی شهیدا
خاطره برادر محمود توکلی درباره شهید محمد بابالو محمد بابالو مسئول دسته یک گروهان نصر و از بچه های قدیمی…
بیشتر بخوانید » -
غیبت پوتین ها
نوشته م.گ (رزمنده گردان حضرت علی اکبر علیه السلام) منبع: روزنامه جمهوری میثم زیر نور فانوس به ساعت خود نگاهی…
بیشتر بخوانید » -
به من بگویید «محمد»
خاطراتی از شهید فرهاد (محمد) مروتی به روایتِ رقیه خلیلی (مادر شهید) به من بگویید محمد اسمش «فرهاد» بود اما…
بیشتر بخوانید » -
ما همه بچههای یک پایگاه بودیم…
خاطره برادر رضا تقی زاده ما همه بچههای یک پایگاه بودیم پایگاه “شهیدان شرع پسند“ در مسجد صاحب الزمان (عج)…
بیشتر بخوانید » -
فرمانده کل قوا!
خاطره برادر میرعلی مشغول خوردن صبحانه در کنار ریل راه آهن سهراهی پادگان حمید در جاده اهواز خرمشهر بودیم… با…
بیشتر بخوانید » -
قربان مادر شجاعم
منبع: کتاب السابقون: زندگی شهید «علی پازوکی» «علی با دقت و آرامش تمام گونیها را یکی پس از دیگری روی…
بیشتر بخوانید » -
لباسِ دامادی
شهید مهدی عین اللهی به روایتِ برادر محمود توکلی منبع: روزنامه جمهوری با اینکه چند سالی بود میشناختمش، اما جرات…
بیشتر بخوانید »