لشکرِ همیشه آماده
در طول 8 سال دفاع مقدس، بر خلاف روزهای ابتدایی جنگ که کشور به شدت با بحران کمبود مهمات و نیرو مواجه بود و مدیریت جنگ به عهده بنی صدر ملعون بود و او هم اجازه نمی داد کار جنگ به درستی پیش برود و از ظرفیتها استفاده شود، پس از آن به تدریج اوضاع جنگ سامان گرفت و لشکرها یکی پس از دیگری آماده ی نبرد با دشمن شدند.
یکی از این لشکرها؛ لشکر 10 حضرت سیدالشهدا بود که همیشه و در هر شرایطی آماده بود برای حضور و خدمت.
***
طبیعتا پس از عملیاتها، فرماندهان اغلب یگان ها، فرصتی را برای استراحت و بازسازی در نظر می گرفتند، اما لشکر 10 هر زمان که نیاز بود، حضور پیدا می کرد، حتی اگر تازه از عملیات برگشته بود و تعداد زیادی شهید داده بود. به سرعت خودش را پیدا می کرد و با انگیزه، دوباره در صحنه ی نبرد با دشمن حضور می یافت. این ویژگی، برگرفته از وجود این خصلت در شخصیت فرمانده لشکر، فرماندهان گردان ها و به تبع آن، نیروها بود.
***
مثلا پیش آمده بود که نیروهای گردان علی اکبر(ع) از عملیات برگشته بودند، ساک و وسایل خود را از تعاون، تحویل گرفته بودند و پای قطار ایستاده و عازم مرخصی بودند که خبر آمده بود در منطقه ای دشمن حمله کرده و نیاز به نیرو است. همه قید مرخصی را زده و دوباره برگشته بودند منطقه.
یا اینکه در عملیات کربلای 5، با آن حجم سنگین آتش، با وجود آنکه نیروهای لشکر، هم توان جسمی خود را از دست داده بودند و هم به سبب تعداد بسیار زیاد شهدایشان، طبیعی بود که به لحاظ روحی هم ناتوان بشوند و نیاز به استراحت داشته باشند، ولی پرقدرت ادامه داده و مدت بسیار زیادی را در آن وضعیت، ماندند و تا آخرین رمق جنگیدند.
***
شهید علیرضا موحد دانش؛ فرمانده لشکر 10 سید الشهدا (س) در عملیات والفجر 2 زخمی شده بود، اما به هر سختی که بود خود را به بیسیم دشمن رساند و با دندان، سیم آن را جوید تا ارتباطشان را با عقبه قطع کند.
بعثی ها که متوجه این امر شدند، او را به رگبار بسته و به شهادت رساندند.
https://www.l-10.ir/