دربارهی علی… (همراه با مهدی زمانیان)
روز شنبه 29 دیماه 1397دربارهی شهید “علیرضا آملی“ با یکی از همرزمانش؛ جناب آقای “حاج مهدی زمانیان“ به گفتوگو نشستیم.
حاج مهدی صحبتهایش را با نحوهی آشنایی با شهید آملی شروع کرد:
«آشنایی ما از طریق داوود سلمانی (دایی علی) بود. من و داوود، هممحلهای بودیم و توی اتحادیه انجمن اسلامی دانشآموزان یا به عبارتی مجموعه فرهنگی ارشاد فعالیت میکردیم. بعدها در عملیات والفجر 4 هم، همراه شهید سلمانی بودم.
بعد از والفجر 4 به گردان علی اکبر پیوستم؛ علی هم آنجا بود.
او ویژگیهای بارزی داشت. تقوا، جسارت و شجاعتش باعث شد که خیلی زود فرماندهی گروهان شود.
توان خارق العاده، خلاق بودن، مدیریت قوی و در عین حال تواضع و فروتنی علیرضا باعث شده بود که مورد احترام بچههای گردان باشد.
***
در اردوگاه قلاجه و کوثر برای خودش یک سنگر جدا درست کرده بود که شبها در آن به راز ونیاز و شبزندهداری و گریه و خلوت با پروردگار مشغول میشد.
***
او بسیار اهل معنویات بود، با این حال ارتباطش با بقیه به نحو احسن بود و همه دوستش داشتند.
همهچیزش بهموقع و بهجا بود. هم شوخی و خندهاش و هم جدّیت و پشتکارش. بعضی وقتها که برای مرخصی میرفتیم آبادان، با او به استخر میرفتیم. آنجا هم کلی شوخی میکردیم.
***
علی با وجود آنکه کمسنوسالتر از من بود، اما همیشه برای من و بقیه بچهها قوت قلب بود. در عملیاتها ما اگرخسته یا ناامید شده بودیم، وقتی او را می دیدیم که بلند شده و بدون ترس و واهمه پیش میرود، نیرو میگرفتیم و ما هم بلند میشدیم.
***
در مرحلهی دوم عملیات خیبر که شرایط بسیار سخت شده بود، وقتی از میدان مین عبور کردیم، دشمن متوجه حضور ما شده بود و تیراندازی میکرد. همانجا بود که کولهپشتی آرپیجیزنِ ما آتش گرفت. علی خودش با دست آتش را خاموش میکرد که ما لو نرویم.
***
علیرضا همیشه پیشقدم بود. همیشه جلوتر از همه میدوید دنبال دشمن.
زمانی که از معبر عبور میکردیم، همه سینهخیز میرفتیم که گلوله به ما اصابت نکند، اما میدیدم که او ایستاده جلو میرود. ما هم او را میدیدیم به دنبال او همین کار را میکردیم.
***
در عملیات کربلای 5 هم خودش سرستون بود. گروهانش که همه غواص بودند، موانع را شکستند و تا یک ردیف مانده بود به خاکریز دشمن هم رسیده بودند که بچهها را همانجا توی آب زدند و علیرضا هم همانجا شهید شد.
سید قاسم حیدری؛ دوست نزدیک شهید آملی هنگام شهادت در کنار او بود. اگرچه علیرضا و خیلی دیگر از بچهها همانجا شهید شدند، اما در همانوقت از پشت بیسیم خبر دادند که خط دشمن شکسته شده و این پیروزی با شهادت شهید آملی و بچههای گروهانش در آنجا به ثمر نشست…»
به برکت خون همین شهداست که فتنه انگیزی های پی در پی دشمن برای آسیب به نظام اسلامی بی ثمر مانده است.
اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک
سلام علیکم. محتوایی در خصوص شهید جواد شاعری از شهدا یگردان دارم اگر تمایل داشته باشید برایتان ارسال کنم تا منتشر بفرمایید.
سلام علیکم
بسیار عالی
منتظر ارسال محتوا هستیم.
با تشکر
یا علی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم روحش شاد