با ما در ارتباط باشید : 09199726467

شهدا

شهید منصور بحیرایی


شناسه


نام: منصور

نام خانوادگی: بحیرایی

نام پدر: تیمور

نام مادر: ماهی

تاریخ تولد: 2 آبان 1332

محل تولد: همدان – نهاوند

وضعیت تاهل: متاهل

تاریخ شهادت: 23 دی 1365

محل شهادت: شلمچه

عملیات: مرحله دوم کربلای 5

یگان: لشکر 10 سیدالشهدا – گردان علی اکبر

مزار: کرج – امامزاده محمد


وصیتنامه


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ

خدایا چگونه تو را گویم و حال آنکه زبان من وصف کوچکترین مخلوق تو را نتواند کرد. ای خدای مهربان! لطفت شامل حالم شد و مرا از لجن‌زار دنیای مادّی به‌سوی خود دعوت نمودی. درحالی‌که من لیاقت سربازی امام زمانت را نداشتم. ای ارحم الراحمین! اگر شبانه روز برای این نعمتی که به ما دادی و آن انقلاب عزیز ما گریه کنم و شکر تو را کنم نتوانستم ذرّه ای از این نعمت بزرگ را شکرگزار باشم.

حسین (ع) جان! ای خون خدا !  اگر نبودیم در کربلا تا جان خویش را فدایت کنیم و تا در رکابت خون دل خویش نثارت کنیم، ولی این توفیق را پیدا کردیم که در راه رسیدن به کربلای عزیزت با رهبری فرزندت روح الله خون خود را فدا نماییم و روز قیامت، آن روز بسیار بزرگی که پیامبران الهی از نامش لرزه بر اندامشان می افتاد و رنگ از رخسارشان می پرید، مرا شفاعت کنید.

خدایا! مرا از جمله کسانی قرار دهد لیاقت این را داشته باشم که سالار و بزرگمان حسین (ع) شفیع من باشد. خدایا! تو شاهدی که هیچ چیز مرا به این وادی جز محبّت حسین (ع) و خاندانش نکشانده؛ نه برای مال دنیا آمده ام و نه برای مقام، بلکه آمده ام تا حسین (ع) از من راضی شود.

آمده‌ام که به صدای مبارک حسین (ع) که بلند شد و فرمود: «هل من ناصر ینصرنی» جواب بگویم. ای مردم و ای دوستانم، ای آشنایان مبادا دنیای بی‌مقدار شما را سرگرم کند و در خواب غفلت بمانید که اگر چنین شود زیانی بس بزرگ کرده اید. به هوش بیایید و از این سفره‌ی رحمت خدا که از عنایت بی‌حدّش برای این مردم ایران پهن کرده استفاده نمایید و توشه ی آخرت برگیرید که دنیا بسیار زود گذر است. دنیا خوابی است که چون بیدار شوی خاطره‌ای از آن برایت مانده. دست و دل از دنیای بی‌مقدار بشویید و با جان به خدمت انقلاب در آیید و با این عمل دل فاطمه زهرا (ع) را شاد نمایید و پرچم حسین (ع) را بر فراز عالم به اهتزاز در آورید و آقای جهان شوید که هر کسی به راه حسین قدم نهد بر جهان سربلند گردد و امروز روزی است که ما باید با خون دل خویش مردم دنیا را به تعالیم قرآن دعوت کنیم و ادامه‌ی راه پیامبران عزیز را با دلی پُر از محبّت انجام دهیم که فردا برادران دیر است. بیدار شوید که تنور داغ است باید نان را پخت و شیطان نفس را کشت.

ای همکاران عزیز!  تقاضایم از شما دوستان مهربان و عزیز این است که با کارکردن خود چرخ انقلاب را به حرکت در آورید و مایه‌ی خشنودی امام امّت باشید. فکر نکنید که زحمت شما از بین رفتنی است  بلکه همه‌ی اعمال شما در روز قیامت حسابرسی خواهد شد. دوست داشتم بیایید و ببینید که چه جوان های پاکی و با چه دل هایی برای این انقلاب در خون خود می غلطند و چگونه نماز می خوانند و چگونه به هم محبّت می کنند.

ای کاش می توانستم حقایقی که خدا به من نشان داد به شما نشان می دادم تا ببینید که چه زحمت هایی کشیده شده و اگر خدای ناکرده شما در موقع کار با دلسوزی کار نکنید باید در روز جزا که از همه‌ی اعمال سوال خواهد شد جواب بدهید و در آن روز جواب دادن کار آسانی نیست در حالی‌که این همه عزیزان دست و پا و چشم خود را داده‌اند و آن طور که وظیفه داشتیم عمل نکردیم و حسرت خواهیم خورد و آن روز حسرت، هیچ گره‌ای را باز نخواهد کرد و می‌ترسم که از محبّت و شفاعت آقای شهدا اباعبدالله (ع) محروم شوید.

ولی سابقه‌ای که من از شما دارم می دانم که هیچ‌کدام شما چنین نیستید بلکه همه‌ی شما نسبت به کارتان از من هم دلسوزتر بودید ولی این کلام‌ها را از بابت تذکّر دادم که خدایی نکرده در آینده با دلسردی کار نکنید.  خدا  به همه‌ی شما خیر دنیا و آخرت عطا کند و امیدوارم که امام عصر(عج) از شما راضی باشد. مطلب دیگر اینکه امام عزیز را دوست بدارید که دوستی او باعث نجات از آتش دوزخ است و نجات از دوزخ فوز عظیم است.

ای مادر و پدر مهربان! ای کسانی که دلم برایتان می‌تپد!  هیچ گاه رنج شما از خاطرم نمی‌رود. شما بسیار در پای من رنج کشیدید. خدا به شما جزای خیر دهد. من چگونه از شما تشکّر کنم که زبانم از تشکّر شما لال است و فقط شما را به خدا می سپارم و از خدای عزیز درخواست این است که در اِزای این همه زحمات که کشیده‌اید بهشت خودش را برای شما آماده کند که بهشت بهترین جایگاه برای مومنین است.

من در جبهه دعاگوی شما هستم و بدانید که اگر مرا قبول کند ذخیره‌ی خوبی برای شما خواهد بود در روزی که هیچ کس به درد هیچ کس نمی خورد جز خدا و جز ائمّه ی معصومین (ع) و اگر اجازه به من دهند من سفارش شما را به سرور و آقای شهیدان حسین بن علی (ع) خواهم کرد و زحمات شما را که برای من کشیدید به آن جناب خواهم گفت و بدانید که آقای عزیز و خوب شفیعی برای ما خواهد بود. غم به دل راه ندهید و خودتان را آماده برای سفر آخرت نمایید که دنیای دیگر، برای ما بهتر از این دنیای فانی است.

همسرمهربانم! در فراق من همیشه از زینب کبری (س) یاد کن که این مصیبت را در راه خدا دید که امیدوارم پروردگار جهان دلت را شاد کند.  صبر بهترین کاری است که انسان را به مقام والای انسانیّت می رساند. صبر پیشه کن و دل به خدا بدار و بدان که خدا هیچ کس را نا امید نخواهد کرد.  برای من از پروردگار سبحان طلب آمرزش و رحمت نما، امیدوارم که خدا گرفتاری هایت را حل نماید و همیشه دلگرم به زندگی‌ات ادامه بده و نماز و دستورات دین را خوب انجام بده که همه‌ی کشته‌گان ما برای این هدف به جبهه آمده و کشته شده اند.

برادران! خواهران! همیشه به یاد خدا باشید. دوست ندارم که سلاحم به زمین افتد، دوست دارم که شما دنباله روی من باشید و سلاح مرا به دوش گیرید و از خمینی عزیز در هر سنگری دفاع کنید تا شاید خدا در دنیای دیگر برای شما نعمت های خودش را ذخیره کند.

به دستورات اسلامی خوب عمل نمایید و در نماز که ستون دین می باشد هیچ گاه سُستی راه ندهید که شیطان در کمین انسان‌هاست. از برادرانم مسعود و مصطفی طلب بخشش می‌کنم. از خواهرم زهرا می‌خواهم که مانند زینب (س) صبور باشد.

وَ السَّلَامُ‏ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ‏ وَ بَرَكَاتُهُ‏.


اسناد، مدارک و نامه ها



خاطرات


  • همسر شهید منصور بحیرایی:

وقتی منصور به مرخصی می آمد همیشه از خوبی های جبهه تعریف می کرد و می گفت: اگر شما بدانید در جبهه چقدر شکوه و عظمت هست، ناخودآگاه روانه جبهه ها خواهید شد.

 


تصاویر


مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
همچنین ببینید
بستن