شهید محسن ابراهیمی
شناسه
نام: محسن
نام خانوادگی: ابراهیمی ورکیانی
معروف به: محسن ابراهیمی
نام پدر: عبدالله
نام مادر: نورجهان
ولادت: 25 شهریور 1347
محل تولد: تهران
سن: 18 سال
شهادت: 23 دی 1365
محل شهادت: شلمچه
عملیات: مرحله دوم کربلای 5
یگان: لشکر 10 سیدالشهدا – گردان علی اکبر
مزار: تهران – بهشت زهرا – قطعه 26 شماره 53
وصیتنامه
الذین آمنوا و هاجروا وجاعدوا فی سبیل الله ماموالهم وانفسهم اعظم درجه عندالله اولئک هم الفائزون
آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند و با مال و جان در راه خدا جهاد نمودند بزرگترین درجه و مقام را در پیشگاه خدا دارند و آنها پیروز و رستگارند.
به نام خدای شهیدان
وصیت بنده خدا محسن ابراهیمی
خدایا، بارالها معبودا تو ما را آفریدی تو به ما نعمت بلکه نعمتها دادی تو امام را رهبر ما قراردادی تو ملت ایران را از میان دیگر ملتها برگزیدی و عزیز گردانیدی تو راه شهادت را به ما آموختی.
خدای من، ای خالق من، ای مالک من، ای مولای من دیگر از این زندگی خسته شدهام دیگر تحمل دیدن نعش دوستانم را ندارم خدایا زیبایهای این دنیا را دیدم از تمامی این دنیا را چشیدم ولی دیگر نمیخواهم بمانم دیگر تحمل ندارم دیگر روحم در این قفس تن نمیگنجد معبود من مرا به جوار رحمت خود فرابخوان.
ای عزیزان اکنون که این مکتوب را میخوانید زمانی است که دعای این بنده رو سیاه به هدف استجابت رسیده است و روایت است که هر بندهای قبل از هجرت از این دنیا باید خودرا کامل نماید ای عزیزان این هم آخرین سخنانی است که با شما دارم اولین نکتهای که میخواستم به آن اشاره کنم و آن نیز وصیت همه شهیدان است.
که قدر این نعمت الهی که خدا به ما اعطا کرده بدانید آری امام را میگویم ما هرچه داریم قبل و بعد از انقلاب از امام داریم ما مرده بودیم و او ما را زنده کرد سعی کنید که در همه احوال گوش به فرمانش باشید و تا آخرین نفس با هر وسیلهای که میتوانید او را یاری کنید زیرا یاری او یاری اسلام است و امروز نمونه بارز اسلام امام است و کسی که امام را قبول نداشته باشد و به هر عنوانی از فرامین او سرباز بزند نام او را نمیتواند مسلمان گذاشت امیدوارم سپس از من دیگر کسی نگوید که او چرا رفت و برای چه رفت هدف من در درجه اول رضایت الله و در درجه دوم پیروزی بود اما این را هم میدانستم که ما چه بکشیم چه کشته شویم پیروزیم و درست است که من رفتم و جسم دیگر زنده نیست ولی حیات واقعی حیات جسم نیست و زندگی این دنیا نیست بلکه زندگی واقعی آن دنیاست و این سعادتی است که خدا شهادت را نصیب انسان بگرداند آری فلسفه شهید و شهادت در مسلخ عشق میسوزد و لیکن با این سوختن راه را به بسیاری از گمگشتگان نشان میدهد امیرالمومنین (ع) میفرماید قسم به آنکه جانم در قبضه قدرت اوست شهدا با جلالت و عظمت و نورانیتی وارد محشر میشوند که اگر انبیا از مقابل آنان سواره بگذارند به احترام آنها پیاده میشوند و نیز پیامبر (ص) فرمودند اولین کسی که وارد بهشت میشود شهید است آری ای عزیزان من رفتم ولی شما ای کسانی که در این دنیا هستید توجه داشته باشید این دنیا فقط محلی برای جمعآوری توشه آخرت است و رسول اکرم فرمود: الدنیا مزرعه الاخره یعنی دنیا تحمل و کشتزاری برای آن دنیاست مبادا خدای ناکرده این دنیا برایتان هدف قرار گیرد مبادا مرگ را فراموش کنید و مادیات ظاهر فریب این دنیا برایتان چشمانتان را بگیرد و شما را از یاد خدا غافل کند.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم
ای خوش آنروز کم پرواز کنم تا بر دوست
بامید سرکویش پروبالی بزنم.
ای برادر مگذار سلاح خونین من بر زمین بماند.
چقدر خانوادهها داغدار شدند تا که اسلام بماند آنها رفتند و این کولهبار سنگین و بسیار سنگین را به ما سپردند ای برادران مبادا ما این کوله بار را در ابتدای راه بر زمین بگذاریم یاران من شما که ندیدی بدانید که وارث ارثی هستید که از هابیل به شهیدان کربلا و از کربلا به شهیدان این دیار رسیده و هم اکنون حفاظت از آن ارث برشماست سعی کنید که از این مطاعی که با قیمتی به این گزافی بدست آمده و در این امت با این مشقت به یادگار مانده خوب پاسداری کنید حقیقت و اسلام و اما برای اینکه نمیدانم بعد از این آیا میتوانم برایتان نامهای بفرستم و یا دیداری داشته باشیم.
دلم میخواست به شما وصیتی کنم و امید و یقین دارم که شما عزیزانم آنها عمل خواهید کرد اولین وصیت من به شما این است که به نماز بخصوص نماز جماعت اهمیت دهید و اگر میتوانید در این مورد تحقیق و مطالعه کنید.
مساله دوم این که از صحبت اولم نیز مهمتر است این است که مدافع اسلام و امام باشید و بدانید که رهبر ما فریاد در گلو خفه هزاران مساله هزاران مظلوم در سراسر جهان و خونخوار شهیدان کربلا و زمینه ساز ظهور مولا و برادرش مهدی (عج) است.
سوم اینکه دست از این نظام برندارید و بدانید که باز این نظام از همه نظامها در سراسر عالم عادلتر و برحقتر و مظلومتر است و اگر خلافی از یکی از مسوولین میبینید آن را به حساب حکومت نگذارید.
چهارم اینکه ای دوستان من به وظیفهای که دارید عمل کنید این کتابخانه و انجمن را که این همه شهید از آن اوج گرفتند خالی نکنید با ایثار خودتان کمبود و خلئها را پرکنید و نگذارید در این انجمن برای همیشه بسته شود و مایه حسرت دوستان و شادی دشمنانان گردد.
از حرف و سخنان دیگران نترسید و اجر کارهایتان را فقط از خدا بخواهید و مواظب باشید که خدای ناکرده غرور بر شما غلبه نکند و امیدوارم که اگرحقی برگردن من داریدمن را حلال کنید در آخر سلام بسیار خالصانه و مخلصانه مرا خدمت برادران بسیار عزیز و محترم زمانینیا و نریمانی و نظری برسانید.
و همچنین حتما حتما سلام من را به برادران اعتصامیون، برادر یوسفی و برادر زارع و برادر خدا و برادر ارزقی و برادر نعمتی و برادر هوشمند و سایر برادران برسانید و از آنها حتما بخواهید که من را حلال کنید.
و برادر نعمانی در ضمن به برادر سید رضا حسنی سلام برسانید و بگوید که جلالی سلام رساند و گفت که چرا دیگر نامه نمینویسی؟
و در آخرنامه صحبتی دارم برای آنکه دوستی و انسان بودن را به من بطور عملی نشان داد و آنکه همیشه به یادش بودم داود جان وصیت نامه من در خانهمان در کمدم و زیر کتابهایم قرار دارد.
اگر خدا این فونی را نصیب من کرد به خانهمان درباره وصیتنامه اطلاع بده البته شاید یک وصیت دیگر نوشتم اگر ورق نامه گیر آوردم نامه برایت میفرستم.
برادر احمدی و اعتصامی سلام میرسانند .
این نامه دست برادر بیات بماند.
والسلام
صوت
تصاویر