یادها
-
در آغوش شهید
خاطرۀ حاج احمد نوری درباره شهید عباس روزبهانی حین عملیات بیت المقدس 2 ، در سرمای استخوان سوز ارتفاعات…
بیشتر بخوانید » -
چطور شد که معلم شدم…
خاطرۀ «حسین عادلخواه» سال 1364 بود؛ پیش از عملیات والفجر 8. در اردوگاه کوثر، برنامه آموزش نظامی با قوت…
بیشتر بخوانید » -
از علی اکبر جدم که بیشتر نبود
نقل از رضا شاعری (برادر شهید جواد شاعری) خرداد۸۸؛ عظیم بابایی شهردارِ وقت منطقه۱۷ به همراه همکارانشان به…
بیشتر بخوانید » -
روزگارِ گردِ خوبان
خاطرۀ آقای رضا شاعری (برادر شهید جواد شاعری؛ از شهدای گردان علی اکبر علیه السلام) فصل اول:…
بیشتر بخوانید » -
جواد چریک
روایت جانبازی «شهید جواد شاعری» در عملیات بیت المقدس در گرماگرم جنگ، مرحله بعدی عملیات بیتالمقدس هم…
بیشتر بخوانید » -
دو تایی رفتیم، ولی دو تایی برنگشتیم!…
خاطره برادر احمد نوری درباره «شهید فرامرز (داوود) سخایی پور» من و فرامرز دو تایی با هم از شهر قدس…
بیشتر بخوانید » -
قدم زدن در خیابان های شهر…
خاطره «حسین سعیدی کیا» درباره «شهید حمید لریجانی» حمید در عملیات نصر 4؛ معاون گروهان بود. در آن عملیات، ما…
بیشتر بخوانید » -
مدیریت فکر
خاطره ارسالی آقای «مصطفی بیات» برای سایت درباره «شهید حمید لریجانی» چند هفته ای از سیل تجریش (تهران)…
بیشتر بخوانید » -
جشنواره گل
خاطرات دوست و هممحل «شهید حمید لریجانی» زیاد اهل مسافرت و گشتوگذار نیستم، ولی یکروز وقتی همسرم…
بیشتر بخوانید » -
ناجی دنیا و آخرت
خاطره «ابوالفضل محمدی» از «شهید حمید لریجانی» بعد از عملیات نصر 4، گردان علی اکبر ما را…
بیشتر بخوانید »