یادها
-
فرمولهای شیرین ریاضی
خاطره حاج سعید مومنی سه دوست بودیم؛ سه هم محل، سه همکلاس و سه همرزم من، علی اکبر غیاثی و…
بیشتر بخوانید » -
عملیات با طعم علف!!!
خاطره حاج حسن پندآسا درباره عملیات بیت المقدس 6 به طور کلی اوضاع خورد و خوراک در جبهه، تعریفی…
بیشتر بخوانید » -
خیمههای سیدالشهدا… در جبهههای ایران!
به قلم دکتر جواد چپردار (برداشت از خاطره عملیات بیت المقدس 6) قطار تهران – انديمشك قبل از رسيدن…
بیشتر بخوانید » -
فرماندۀ با حال!…
خاطره مهدی حاج محمدی زمانی که وارد اروگاه کوثر شدیم و به گردان علی اکبر علیه السلام رفتیم، بچهها…
بیشتر بخوانید » -
تفحص شهدا
خاطره جانباز مجید رضاییان درباره مرحوم عدنان اوغر مرحوم عدنان اوغر؛ از آن دسته رزمندگانی بود که بعد از…
بیشتر بخوانید » -
مقابله با مبالغه
خاطره جانباز مجید رضاییان درباره مرحوم عدنان اوغر حاج عدنان؛ جوان شجاع و دلاوری بود و در جبهه، خوش…
بیشتر بخوانید » -
نذر پول!
روایت دلاوریهای “عدنان اوغر” در عملیات کربلای 5 در گفتگو با جانباز مجید رضاییان مرحوم عدنان در کنار دلاوریهایش،…
بیشتر بخوانید » -
ردِّ روی قالی…
درباره شهید حسن خان احمدلو به روایت مادر شهید زمستان سختی بود… یک بخاری برقی کوچک دوشعله داشتیم برای…
بیشتر بخوانید » -
رعایت پروتکل های بهداشتی در زمان جنگ!
پروتکل های بهداشتی را رعایت می کردند وقتی که پروتکل های بهداشتی مد نبود! پای حرف رزمندگان دوران دفاع…
بیشتر بخوانید » -
یوسفصورت و یوسفسیرت
خاطره حاج رضا تقی زاده درباره شهید محمد همت در مخابرات گردان علی اکبر؛ فردی بود به نام…
بیشتر بخوانید »