یادها
-
همراه روضهها
شهید علی قربانی به روایت مهدی قربانی (برادرزادۀ شهید) چهارپنج ماهه بودم که عمویم شهید شد. درست و حسابی…
بیشتر بخوانید » -
برگ هایی از دفترچه خاطرات جبهه
راوی : محمدباقر گشانی لشکریان مهمان نواز یک هفته مانده بود به پایان پاییز 1365 که به همراه برادران…
بیشتر بخوانید » -
مرحله دوم عملیات کربلای 5 ؛ به روایتِ برادر علی دانائی – قسمت 3
ادامه خاطره شب بیست سوم دیماه ١٣۶۵ مرحله دوم عملیات کربلای پنج راوی : حاج علی دانائی قسمت سوم …
بیشتر بخوانید » -
حزن و حماسه – قسمت 1
به قلمِ برادر مسعود سرآبادانی “دیگه نمی تونم تو چشمای مادر بزرگوار رضا مصطفی نگاه کنم”؛ محمد این جمله…
بیشتر بخوانید » -
شهیدِ سرافراز
درباره شهید علی سرافراز به قلم: برادر مسعود سرابادانی بسم الله الرحمن الرحیم علی سرافراز، و ما ادریک علی سرافراز!…
بیشتر بخوانید » -
هوای جبهه در سر…
شهید علی اسفندیاری به روایت پدر و مادر شهید (بر اساس مصاحبه خادمان سایت گردان علی اکبر(ع) با خانواده شهید؛…
بیشتر بخوانید » -
فقط برای پدر و مادرم…
شهید علی اسفندیاری به روایت خواهر شهید یکبار معلم قرآنم، برادرم علی را در خواب دیده بود در حالی…
بیشتر بخوانید » -
حکمت زخم کودکی
درباره شهید علی اسفندیاری به روایت خواهر شهید برادرم علی؛ در کودکی بر اثر سانحه ای، دچار سوختگی شد.…
بیشتر بخوانید » -
مرحله دوم عملیات کربلای 5 ؛ به روایتِ برادر علی دانائی – قسمت 2
ادامه خاطره شب بیست سوم دیماه ١٣۶۵ مرحله دوم عملیات کربلای پنج راوی : حاج علی دانائی قسمت دوم به…
بیشتر بخوانید » -
برگ زرین
خاطره برادر مصطفی صدرالدین از روزی که بیسیمچی فرمانده گردان شد بهمن 1365 بود که دوباره به جبهه اعزام شدم.…
بیشتر بخوانید »