عملیات کربلای 5 – تکمیلی
مرحله تکميلي عمليات کربلای5
در نخستین روزهای اسفند 1365، نیروهای گردان بهتدریج از مرخصی بازگشته و به محل استقرار گردان واقع در اردوگاه کوثر وارد شدند. ازآنجاکه در مراحل قبلی عملیات تعداد زیادی از رزمندگان شهید و یا مجروح شده بودند، گردان نیاز به جذب نیرو و سازماندهی مجدد داشت. لذا در این ایام به جذب نیرو از میان رزمندگان اعزامشده در قالب سپاه حضرت مهدی پرداخت. ازاینرو نیروهای گردان را در این مرحله ترکیبی از نیروهای قدیمی گردان و رزمندگانی که اخیراً اعزام شدهاند، تشکیل میدادند.
پس از جذب نیرو، کار سازماندهی گردان انجام شد. در این مرحله گردان متشکل از گروهانهای نصر، فتح، فجر، الحدید و دسته ویژه صف بود. پس از سازماندهی گروهانها و تعیین فرماندهان دستهها و معاونین آنها، آموزش نیروها با جدیت آغاز شد.
در تاریخ 6/12/65، مراحل تكميلي عمليات كربلاي5 شروع شده و يگانهای مختلف بهتدریج وارد عملیات شدند. لشکر سیدالشهدا نیز در این عملیات حضور داشت ولی با توجه به وضعیت منطقه و شرایط عملیات، زمان انجام ماموریت گردان به روزهای بعد موکول شد. ازاینرو فرماندهان گردان نیز فرصت را غنیمت شمرده و اقدامات آموزشی و کسب آمادگی برای عملیات را پیگیری کردند.
در تاریخ 7/12/65 فرماندهان گردان برای آشنایی با منطقه و آگاهی نسبت به چگونگی عملیات به منطقه شلمچه اعزام شدند. در جریان این اعزام، فرماندهان گردان با محل انجام عملیات و ماموریت گردان آشنا شدند. پس از بازگشت فرماندهان از منطقه، اقدامات لازم برای طراحی عملیات و انجام مانور آموزشی بر اساس آن، صورت گرفت و متعاقب آن در تاریخ 10/12/65 گردان در جنوب اردوگاه كوثر كنار كانال آب يك مانور آموزشي انجام داد.
از اوایل روز 11/12/65، نیروهای گردان بهتدریج ساکهای خود را تحویل واحد تعاون داده و نسبت به دریافت مهمات موردنیاز از واحد تسلیحات گردان اقدام کردند. در عصر همان روز، كار توجيه فرماندهان دستهها روی نقشه عملیات صورت گرفت و ماموریت هر یک از گروهانها و دستهها بهدقت مشخص شد. محل ماموريت گردان در غرب كانال پرورش ماهي و بر روی دژ عصایی بود.
از حوالی غروب 11/12/65، تعدادی اتوبوس برای انتقال نیروها در محوطهی گردان مستقر شدند. نیروها پس از اقامهی نماز و صرف شام، بهتدریج سوار اتوبوسها شده و در ساعت 21، اردوگاه کوثر را بهسوی شلمچه ترک کردند. با گذشت ساعاتی، اتوبوسها بهتدریج در حوالی ساعت 2 بامداد 12/12/65 به محل استقرار گردان در عقبه، واقع در پد هلیکوپتر رسیدند. پس از رسیدن اتوبوسها به مقصد، نیروها از آن پیاده شده و در سنگرهایی که از قبل مهیا شده بود رفتند.
پس از غروب آفتاب و اقامهی نماز، نيروهاي گروهان فتح و دسته ويژه از سایر نیروهای گردان جدا شده و با استفاده از چند دستگاه وانت تویوتا بهسوی محل ماموریت اعزام شدند. به دلیل حجم زیاد آتشباری دشمن، انتقال نیروها با دشواری همراه بود و در حین عزیمت، تعدادی از آنها شهید یا مجروح شدند. ولی به هر ترتیب در حوالی ساعت 21:30، نیروهای اعزامی به محل ماموریت خود رسیدند.
رزمندگان گروهان فتح و دسته ویژه برای رسیدن به نقطهی رهایی، باید از روی یک دژ که در غرب جاده جاسم و بهموازات آن قرار داشت، میگذشتند و پس از عبور از یک کانال به طول تقریبی 200 متر، حرکت خود را بهسوی خط دشمن آغاز میکردند. پس از صادر شدن فرمان حمله، گروهان فتح پیشروی خود را بهسوی خط دشمن آغاز کرد. نیروهای تخریبچی میدانهای مین و سیمهای خاردار را گشوده و رزمندگان زیر آتش شدید، خود را به دژ عصایی (در محلی که به ضربدری معروف شده بود) رساندند. دشمن سرسختانه مقاومت میکرد ولی به هر ترتیب نیروهای گروهان فتح پس از چند یورش، توانستند بر روی دژ دشمن قسمتی را تصرف کنند. اما به دلیل نرسیدن یگانهای دیگر، امکان گسترش در خط دشمن و تثبیت آن ممکن نبود. لذا در حوالی ساعت 5 صبح 13/12/65، دسته ویژه صف نیز به کمک نیروهای گروهان فتح رفت. اما به دلیل وجود میدانهای مین و مقاومت دشمن، پیشروی نیروهای گردان بیش از آن میسر نشد. دشمن نیز با روشن شدن نسبی هوا آتش خود را بر روی نیروهای گردان متمرکز کرده بود. در این میان خسرو چپردار، فرمانده دسته ویژه و تعدادی از رزمندگان شهید و تعدادی نیز مجروح شدند.
در حوالی ساعت 6:30 صبح 13/12/65، پسازآنکه یگانهای دیگر نتوانستند خود را به محل تعیینشده برسانند، به دلیل آتش پرحجم دشمن و شهادت و مجروحیت تعداد زیادی از رزمندگان، دستور بازگشت داده شد و متعاقب آن باقیماندهی نیروها در زیر دید و تیر دشمن به درون کانال بازگشتند. اگرچه پیکر شهدا و برخی از مجروحین در مجاورت دژ دشمن بر روی زمین باقی ماند.
با روشن شدن کامل هوا، در حوالی ساعت 7 صبح، تصمیم به دفاع از مواضع خودی در محل کانال گرفته شد و در پی آن باقیماندهی نیروهای گروهان فتح و دسته ویژه در طول کانال تقسیم شده و آرایش پدافندی گرفتند. برخی از نیروهای گروهان ادوات الحدید نیز در سنگرهای کنار دژ و درون کانال اقدام به استقرار خمپاره کردند تا نسبت به اجرای آتش اقدام کنند.
از حوالی 8 صبح 13/12/65، دشمن اقدام به حمله نسبت به نیروهای مستقر در کانال کرد. تمرکز این حمله بر ابتدای کانال (محل تلاقی آن با دژ) بود. نیروهای گردان بهویژه افراد باقیمانده از دسته ویژه صف با آتش خود، حمله دشمن را ناکام گذاشتند. پس از ساعتی، دشمن مجدداً اقدام به تک در همین محل کرد که بار دیگر با مقاومت نیروهای گردان مجبور به عقبنشینی شد. تا حوالی ساعت 11، دشمن چند بار دیگر نسبت به پیشروی مبادرت کرد اما در هر مرتبه با دادن تلفات سنگین مجبور به عقبنشینی شد.
در حوالی ظهر 13/12/65، مهمات رزمندگان مستقر در کانال رو به اتمام گذاشت. از سوی دیگر آتش دشمن بر روی کانال شدت گرفت و بر تعداد مجروحین افزوده شد. دشمن که در حمله به کانال و تصرف آن موفق نشده بود، در محور دژ کانال پرورش ماهی اقدام به پیشروی کرد و با شکستن مقاومت نیروهای مستقر در آن توانست چند صد متر پیشروی کند. این اقدام دشمن موجب شد تا سنگرهای مستقر بر روی دژ زیر دید و تیر دشمن قرار گرفته و نیروهای مستقر در کانال در محاصره قرار گیرند.
با توجه به پیشروی دشمن بر روی دژ کانال پرورش ماهی و محاصره شدن نیروهای مستقر در کانال، به گروهانهای نصر و فجر دستور حرکت داده شد و متعاقب آن دو گروهان یادشده بهسوی محل درگیری اعزام شدند.
با شدت گرفتن آتش دشمن بر روی کانال، در حوالی ساعت 14، فرمانده گردان دستور خروج نیروها از كانال دوجداره و عقبروی را صادر کرد و پیرو آن نیروهای مستقر در کانال بهصورت انفرادی و یا گروههای دو یا سه نفره از کانال خارج شدند. برای بازگشت به عقب، لازم بود آن نیروها از روی دژ عبور کرده و سپس در مجاورت دژ بهصورت آتش و حرکت و سنگر به سنگر عقبنشینی کنند. از همین رو، دشمن تمرکز آتش خود را بر روی محل تلاقی کانال و دژ قرار داده و تعداد زيادي از نيروها در حال عبور از روی دژ شهيد و مجروح شدند.
در حوالی ساعت 14:30 نيروهایی كه از كانال خارج شدند، از کنار دژ حدود 300 متر به طرف عقب حرکت کردند و در آنجا خط دفاعی تشکیل دادند. دو تانك از لشكر فجر هم به كمك آمده و پیشروی دشمن بر روی دژ کانال پرورش ماهی نیز متوقف گردید.
پس از تشکیل خط دفاعی و استقرار نیروها در آن، گروهان نصر و فجر به محل درگیری رسیدند. مقارن با رسیدن گروهانهای یادشده به خط، دشمن با استفاده از دهها تانك، نفربر و حدود هزار نيرو اقدام به حمله کرد. نيروهاي گروهانهای فجر و نصر با ملاحظهی حملهی دشمن، بلافاصله بهصورت خودجوش در دشت بين دژ اصلي و دژ كانال ماهي آرایش گرفته و با نیروهای دشمن درگیر شدند. این درگیری تا ساعتی بعد ادامه یافته و تعداد زیادی از تانکها و نفربرهای دشمن که غافلگیر شده بودند، بر اثر آتش نیروهای گردان منهدم شده و یا دچار خسارت گردیدند. در پی این ضربه کاری، نیروهای گردان با روحیه بیشتر اقدام به پیشروی کرده و دشمن را مجبور به عقبنشینی کردند. حتی تعدادی از نیروهای گروهان فجر برای تعقیب دشمن، از روی دژ گذشته و به کانال دوجداره وارد شدند ولی پس از مدت کوتاهی، از آن خارج شده و در کنار دژ استقرار یافتند.
درگیری نیروهای گردان با دشمن تا غروب 13/12/65 بهطور پراکنده ادامه یافت. نیروهای عراقی از روی دژ کانال پرورش ماهی نیز عقبنشینی کرده و به مواضع قبلی خود بازگشتند. علیرغم تاریکی هوا، شعله تانکها و نفربرهای منهدم شده باعث روشن شدن منطقه شده بود.
در جریان درگیری با دشمن، تعدادی از رزمندگان گردان شهید و برخی ازجمله فرمانده گردان مجروح شدند که به عقب انتقال یافتند. نیروهای گردان نیز که از عقبنشینی دشمن اطمینان یافته بودند، زیر آتش سنگین دشمن نسبت به تشکیل خط پدافندی و استحکام مواضع اقدام کردند.
با گذشت ساعاتی از شب 13/12/65، نیروهای گردان تحت سرپرستی جانشین گردان، ماموریت پدافندی خود را آغاز کردند.
در روز 14/12/65، اقدامات مربوط به استحکام مواضع و تقویت خط پدافندی ادامه یافت. علیرغم آتش دشمن، نیروهای گردان از روحیه خوبی برخوردار بوده و به دفاع از مواضع خود مشغول بودند. پس از فرارسیدن شب، گروهی از رزمندگان برای انتقال مجروحین و شهدا، وارد کانال دوجداره شده ولی به دلیل آتش کمین دشمن که در اواسط کانال مستقر شده بود، ناگزیر به بازگشت شدند. فردای آن روز، نيروهاي گردان که در خط پدافندی بودند، بهطور اتفاقی متوجه اجساد مطهر شهدای گروهان فتح در مرحله دوم عملیات کربلای5 که در تاریخ 23/10/65 انجام شده بود، گردیدند. لذا علیرغم آتش دشمن، پیکرهای آنها را جمعآوری کرده و به عقب منتقل کردند. لازم به ذکر است، تعدادی از رزمندگان که در جریان درگیری 13/12/65 در حدفاصل خط دشمن و خودی باقیمانده بودند، بهتدریج خود را به نیروهای خودی رساندند.
با اتمام ماموریت پدافندی، نیروهای گردان در تاریخ 17/12/65 به اردوگاه کوثر بازگشتند و فردای آن روز، تمامی نیروهای گردان به مرخصی رفتند.