عملیات کربلای 1 – آزادسازی مهران
مرحله اول عمليات گردان در کربلاي1 (آزادسازي مهران)
پس از اتمام اردوکشي به سومار، نيروهاي گردان در تاريخ 14/3/65 به اردوگاه شهيد جنگروي واقع در گردنهي قلاجه وارد شدند. اين اردوگاه که در 85 کيلومتري شهر ايلام قرار داشت، در جريان عمليات والفجر4، مقر نيروهاي لشکر 27 حضرت رسول بود. ازاینرو براي برخي از رزمندگان اين مکان بسيار خاطرهانگیز بود. پس از رسيدن نيروها به موقعيت خود که به نام شهيد گلکار نامگذاری شده بود، نسبت به پياده کردن وسايل و لوازم و برپايي چادرها اقدام کرده و مقدمات لازم را براي احداث حسينيه فراهم کردند.
پس از استقرار گردان در اردوگاه قلاجه، برنامههای آموزشي براي حفظ آمادگي جسماني و رزمي افراد از سر گرفته شد. در اين دوره گردان متشکل از 3 گروهان نصر، فتح و فجر و 2 دسته ویژه صف و ادوات (الحديد) بود. فرماندهي گردان کماکان بر عهده بردار تقي زاده بود. همچنين علاوه بر برادر عباس رنجي، برادر حسين اجاقي از تيپ نبي اکرم نيز به جمع گردان پيوسته و بهعنوان معاون دوم گردان مشغول به خدمت شد.
برنامههای آموزشي معمولاً هر روز پس از نماز جماعت صبح و مناجات و با برپايي صبحگاه آغاز میشد. پسازآن برنامهی دو و متعاقب آن نرمش صبحگاهي انجام میشد. پس از صبحانه نيز برنامههای آموزشي تا ظهر ادامه مییافت. در برخي از موارد عصرها نيز جلسات آموزشي برپا میشد. در شبها نيز هرازچندگاهي برنامه ي رزم شبانه و يا تمرين ستون کشي در شب صورت میگرفت که گاهي تا نخستين ساعات بامداد روز بعد نيز ادامه مییافت.
در اوايل تير ماه با مشخص شدن محل عمليات، دسته الحديد قبل از ساير نيروها براي پدافند به خط مقدم رفته و در آنجا ادوات خود را مستقر کرد.
در تاريخ 6/4/65، نيروهاي گردان از اوايل روز بهتدریج ساکهای خود را به واحد تعاون تحويل داده و پس از جمعآوری وسايل و لوازم و بارگيري آنها، در اواخر شب اين مکان را به مقصد اردوگاه عشق حسين ترک کردند. فرداي آن روز، نيروهاي گردان به اين اردوگاه که در کنار رودخانهی کنجان چم قرار داشت، رسيدند. با توجه به پيشروي دشمن در منطقهی عمومي مهران، فاصلهی اين اردوگاه تا خط مقدم در حدود 12-13 کيلومتر بود. از اوايل صبح 7/4/65، نيروها در موقعيت يادشده استقرار يافته و در آنجا ساکن شدند. شور و شوق رزمندگان براي شرکت در عمليات پيش رو و حالات معنوي آنها فضاي خاصي را در آنجا حاکم کرده بود.
در عصر روز 9/4/65، درحالیکه 3 روز بيشتر از حضور افراد در اين اردوگاه نگذشته بود، تمامي گردانها در مراسم وداع حضور يافتند. اين مراسم حوالي ساعت 4 بعدازظهر با قرائت قرآن آغاز شد. و پسازآن برادر محسن رضايي، فرمانده کل سپاه، دربارهی عمليات دفاع متحرک عراق و اهميت شهر مهران و آزادسازي آن صحبت کرد. سپس حاج صادق آهنگران به نوحهخوانی پرداخته که با همراهي رزمندگان تا ساعت 6 عصر به طول انجاميد. و در خاتمه ي مراسم گردانها بهصورت منظم از زير دروازهی قرآن که توسط واحد تبليغات نصب شده بود، عبور کرده و ضمن آن با برادر فضلي، فرمانده لشکر، وداع کردند.
پس از اين مراسم که با شور و حال معنوي خاصي همراه بود، نيروها به اقامهی نماز پرداخته و در ساعت 20:30 با استفاده از چند دستگاه کاميون که در محوطهی اردوگاه آماده شده بود، بهسوی منطقه رهسپار شدند. البته ازآنجاکه بخشي از مسير در زير ديد و تير دشمن قرار داشت، کامیونها تا نزديکي ايستگاه صلواتي پيش رفته و سپس افراد از آن پياده شده و مسافتي را بهصورت پياده طي کردند. پس از خارج شدن از ديد و تير دشمن، رزمندگان با استفاده از چند دستگاه وانت تويوتا که از قبل آماده شده بود، بهسوی سنگرهاي تعجيلي که در مجاورت رودخانهی فصلي (گاوي) ايجاد شده بود، رفتند. تا اوايل روز 10/4/65 در آنجا مستقر بودند.
در اين مرحله از عمليات قرار بر آن بود که ابتدا گردانهای حضرت علیاصغر و المهدي وارد عمليات شده و گردان حضرت علیاکبر نيز بهعنوان احتياط باشد تا در صورت ضرورت وارد عمل شود.
در نخستين ساعات بامداد 10/4/65، گردانهاي علیاصغر و المهدي بهسوی خط دشمن روانه شده و در حوالي ساعت 2 با آن درگير شدند. علیرغم يورش گردانهای يادشده و دلاوري رزمندگان، دشمن با استفاده از آتش شديد به مقاومت پرداخت و تا روشن شدن هوا پيشروي چنداني بهویژه در محور گردان المهدي فراهم نشد. با توجه به مقاومت دشمن، در ساعت 10 صبح دسته ويژه صف از گردان علیاکبر به ياري رزمندگان گردان المهدي رفته و تا حوالي ظهر با از بين بردن سنگرهاي کمين دشمن موفق به تصرف خط آنها شد. البته درگيري کماکان ادامه يافته و حتي تاريکي شب هم از شدت آن نکاست. از نخستين ساعات بامداد 11/4/65، با توجه بهشدت يافتن درگيري، ساير گروهانهاي گردان حضرت علیاکبر نيز بهمرور و طي چند مرحله وارد عمليات و با دشمن درگير شدند. درگيري تا فرارسيدن صبح ادامه داشت تا آنکه در حدود ساعت 6 صبح طوفان شن به پا شد و دشمن که ديگر ياراي مقاومت در برابر پيشروي رزمندگان را نداشت، با استفاده از کاهش ميدان ديد، اقدام به عقبنشینی کرد.
با روشن شدن هوا بخشي از گروهان فجر از گردان علیاکبر در محور راست به تعقيب دشمن پرداخته تا بتواند نسبت به عقب راندن دشمن و پاکسازي منطقه اقدام کند. گروهان نصر نيز ماموريت يافت تا به محور سمت چپ عمليات رفته و به پيشروي به سمت پل در حال احداث بر روي جادهی مهران-دهلران بپردازد.
در ساعت 10 صبح 11/4/65، خبرها حاکي از آن بود که بخشي از گروهان فجر که در تعقيب دشمن بهپیش رفته، بهنوعی در محاصرهی دشمن قرار گرفته است. ازاینرو بقیهی نيروهاي اين گروهان در حوالي ساعت 1 ظهر به کمک افرادي که در محاصره قرار داشتند، رفتند. با يورش اين گروه از رزمندگان، دشمن دست از محاصره برداشته و ناگزير به عقبنشینی شد. در حين فرار، دیدهبان دشمن به دست رزمندگان گروهان فجر به اسارت درآمد.
نيروهاي گروهان فجر پس از تعقيب دشمن و اطمينان از عقبنشینی بقیهی عناصر آن، در بعدازظهر 11/4/65، بار ديگر به پيشروي پرداخته و اين بار از پشت باغ کشاورزي به سمت جادهی ايلام-مهران حرکت و اقدام به پاکسازی منطقه کردند. مقارن با گروهان فجر، گروهان فتح و دسته ويژه نيز در دو محور جداگانه به سمت جادهی ايلام-مهران حرکت کرده تا از اين محور نيز اقدام به پاکسازی منطقه کنند. در جريان پاکسازی منطقه در محورهاي یادشده، دشمن بهطور پراکنده اقدام به مقاومت کرده که با پاسخ رزمندگان گردان روبهرو شد و ناگزير از ترک منطقه گرديد. در حين پيشروي گروهانهاي مختلف گردان در محورهاي گوناگون، فاصلهی بين گروهانها از يکديگر بسيار زياد شد بهنحویکه از ميدان ديد همديگر خارج شدند. فاصله ي گروهان نصر در جنوب مهران با ساير نيروها بهاندازهای بود که حتي ارتباط بيسيم با آن مقدور نبود.
سرانجام در بعدازظهر 11/4/65، رزمندگان گروهانهاي فجر، فتح و دسته ويژه از 3 محور مختلف به جاده ايلام-مهران رسيدند و مقارن با اين واقعه، مارش عمليات نيز در راديو نواخته شد. در پي موفقیتهای یادشده، در حوالي غروب نيروهاي گردان بهسوی رودخانهی کنجان چم پيش رفته و ضمن درگيري با نيروهاي پراکندهی دشمن، موفق به عبور از آن شده و با نيروهاي ارتش در آنسوی رودخانه الحاق کردند.
سرعت عمل رزمندگان در اين مرحله موجب شده تا غنائم بسيار زيادي از دشمن بهجای بماند. ازجمله اين غنائم میتوان علاوه بر صدها قبضه سلاح سبک و نيمه سنگين، به 17 قبضه ضد هوایی و چند نفربر زرهي هم اشاره کرد.
با فرارسیدن شب، رزمندگان گردان در سنگرهايي که توسط دشمن ايجاد شده بود به استراحت پرداخته و از خوردنیها و نوشیدنیهای موجود در آن استفاده کردند. خبرها حاکي از موفقيت بزرگ رزمندگان در اين مرحله بود. برآوردهای اوليه نشان میداد که دهها کيلومترمربع صرفاً توسط نيروهاي گردان علیاکبر تصرف و يا پاکسازی شده است.
با توجه به تحرکات دشمن در منطقه و احتمال درگيري، افراد در پشت يک خاکريز تعجيلي بهصورت نوبتي مشغول به نگهباني شدند. استقرار در اين محل تا ظهر 12/4/65 ادامه يافت. دشمن بهویژه از هنگام روشن شدن هوا اقدامات مختلفي را به مرحلهی اجرا درآورد که ازجملهی آنها حملات مکرر هوايي با استفاده از هلیکوپترهای تهاجمي بود. به هر ترتیب در حوالي ظهر، مقاومت دشمن در نقاط مختلف در هم شکسته و ناگزير به عقبنشینی شد. متعاقب فرار دشمن، نيروهاي گردان با استفاده از چند دستگاه خودرو به اردوگاه عشق حسين بازگشتند تا نسبت به سازماندهی مجدد و آمادگي براي مرحلهی بعدي عمليات اقدام کنند.