یادها
میخواهم شهید ببینمت!
خاطره برادر “علیرضا نعیمی”
درباره شهید محمدعلی کرامتی نیا
در مرحله اول عملیات کربلای یک، شهید علیرضا آملی در حال صحبت با بیسیم بود که یکدفعه عقرب شهید کرامتی نیا را زد!
آمبولانس در آن منطقه نبود. کرامتی هم رنگ از رخش رفته بود و درد زیادی می کشید…
تا اینکه شهید محمدباقر آقایی به کمک آمد.
او را خواباند روی زمین و با مشت و مال، بالاخره توانست زهر عقرب را از بدنش خارج کند.
***
فردای آن روز که رفتند برای پاکسازی، یک عراقی تنها تیر باقی مانده در خشابش را در قلب شهید کرامتی نیا نشاند و او را به آرزویش رساند.
او بسیجی خالص و بی ادعایی بود.
گویی خداوند اراده کرده بود او را در مقام یک شهید ملاقات کند و به همین دلیل، نیش عقرب، او را از پای در نیاورد.
روحش شاد…