با ما در ارتباط باشید : 09199726467

شهدا

شهید مدافع حرم حاج شعبان نصیری


شناسه


نام: شعبان

نام خانوادگی: نصیری

ولادت: 1 فروردین 1337 ؛ مصادف با 29 شعبان

محل تولد: کرج

شهادت: جمعه، 5 خرداد 1396، مصادف با 29 شعبان

محل شهادت: عراق – موصل

عملیات: آزادسازی موصل

شهید شعبان نصیری علاوه بر لشکر بدر و گردان امام سجاد، مدتی هم رزمنده گردان علی اکبر لشکر 10 سیدالشهدا بود. شهادت ایشان در عراق، در نبرد با داعش صورت گرفت.


زندگینامه


حاج شعبان نصیری در اول فروردین ماه 1337 در کرج چشم به جهان گشود.

در کودکی به همراه خانواده عازم تهران شد و از همان نوجوانی، مبارزه در خط حضرت امام راحل(ره) را آغاز کرد.

حاج شعبان، پس از انقلاب، بی درنگ به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و به خاطر سوابقی که در کرج داشت، در تشکیل سپاه کرج نیز نقش بسزایی ایفا کرد.

ایشان از همان ابتدا به نقش نوجوانان و جوانان در ادامه روند انقلاب، ایمان داشت و تشکیل بسیج نوجوانان کرج از یادگارهای ماندگار اوست.

شهید نصیری از ابتدای انقلاب دغدغه کادرسازی برای نظام مقدس اسلامی را داشت و تا آخرین لحظات عمر پربرکتش در این راستا کوشید.

حاج شعبان با آغاز جنگ تحمیلی بسوی مناطق عملیاتی شتافت و در سمت های مختلف حاضر شد.

شهید نصیری در قرارگاه فوق سری نصرت نیز حضور داشت و فعالیت های گوناگونی را در کنار فرماندهان این قرارگاه از جمله سردار محمد باقری و سردار شهید علی هاشمی انجام داد.

حاج شعبان سپس به لشگر9بدر رفت. مدتی در این لشگر به فرماندهی شهید اسماعیل دقایقی فعالیت کرد و با شهادت این سردار در عملیات کربلای ۵، در جایگاه رییس ستاد لشگر9بدر به فرماندهی حاج محمدرضا نقدی مشغول فعالیت شد.

اخلاق نیکو و پسندیده اش، مجاهدین عراقی را شیفته خود کرده بود، چنانچه بعد از شهادتش نیز سردار نقدی تصریح کردند، یاران او در عراق، عزادارتر از یاران ایشان در ایران هستند.

حاج شعبان نصیری لحظه ای آرام و قرار نداشت. چون بنا نبود لشگر ۹ بدر در برخی عملیات ها از جمله عملیات والفجر ۸ شرکت کند، او به همراه تعدادی از همرزمان فارس زبانش، به لشگر ۱۰ سیدالشهدا (ع) رفت تا از فیض حضور در این عملیات ها بی نصیب نماند.

شهید نصیری همچنین در آموزش نیروهای قدس سپاه پاسداران نقش ویژه ای داشت و تجربیات خود در زمان جنگ را در اختیار نیروهای تازه نفس می گذاشت.

جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ظاهرا پایان یافته بود اما جنگ نرم، عرصه تازه ای بود که دشمن برای مقابله با انقلاب اسلامی آغاز کرد. حاج شعبان لباس رزم را از تن خارج کرد و در قامت یک نیروی فرهنگی، آستین هایش را بالا زد و مشغول شد….

حاج شعبان، همزمان با هشدار مقام عظمای ولایت مبنی بر خطر تهاجم فرهنگی، فورا دست به کار شد؛ با تعدادی از فرزندان شهدا، موسسه ای فرهنگی تاسیس کرد و در آن قالب، خدمات فرهنگی و تربیتی گسترده ای به خانواده شهدا و جامعه ارائه کرد.

در این میان از فعالیت های خیریه نیز غافل نبود، همیشه برای یاری به مستضعفین پیش قدم بود؛ از دوستان، آَشنایان و همرزمان نیز کمک می گرفت و به محرومین رسیدگی می کرد.

فعالیت های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و خیریه او تا آخرین روزها ادامه داشت و حتی جهت روشنگری جوانان و مردم در زمینه انتخاب اصلح در دوره های مختلف انتخابات ریاست جمهوی، مجلس و شوراهای شهر از هیچ کوششی دریغ نمی نمود….

صدور انقلاب یکی از دغدغه‌های اصلی ایشان بود. سردار شهید حتی از دیگر کشورهای اسلامی هم غافل نبود و سال ۱۳۹۰ برای کمک به مردم مظلوم کنیا و سومالی، عازم موگادیشو شد.

حاج شعبان نصیری با آغاز درگیری‌های سوریه، دوباره لباس رزم را به تن کرد و راهی دمشق و حلب شد.

طولی نکشید که راهی کربلا و سامرا شد. آشنایی قدیمی‌اش با مجاهدان عراقی و تسلط او بر منش و رفتار آنها باعث شد فعالیت‌هایش را در مبارزه با داعش در عراق متمرکز کند.

همرزمان او در جنگ تحمیلی و در لشگر ۹ بدر حالا با تشکیل حشد الشعبی، مشغول مبارزه با داعش در عراق برای آزادسازی مناطق تحت سیطره این شجره خبیثه بودند و بهترین موقعیت فراهم شده بود تا رییس ستاد لشگر بدر این بار در کنار نیروهایش در قامت مستشار، تمام تجربیات و دانسته هایش را در طبق اخلاص قرار دهد.

شجاعت کم‌نظیر و تجربه نظامی عظیمش در طراحی عملیات و همچنین رفاقت با فرمانده دلاور نیروی قدس سپاه، سردار حاج قاسم سلیمانی باعث شده بود از مشورت‌های او در عرصه‌های مختلف، استفاده کنند.

شهید نصیری حدود نه ماه قبل از شهادت، پس از رشادت‌های فراوان در عملیات سخت و سرنوشت‌ساز الخالدیه مورد اصابت گلوله‌های مستقیم داعش قرارگرفت و از ناحیه سر، کتف دست راست و پا به شدت مجروح شد.

مداوای ایشان در بیمارستان‌های عراق ممکن نبود و به همین خاطر به ایران اعزام شد. کمی بعد با همان دستی که حالا قدرت بالا آمدن نداشت، علیرغم منع پزشکان عازم عراق شد و مبارزاتش را ادامه داد.

تا اینکه منطقه عمومی تل‌عفر در غرب موصل، مقتل او شد. شهید مظلوم، در سن 59سالگی در شب اول ماه مبارک رمضان ۱۴۳۸، مطابق با عصر جمعه ۵ خرداد ۱۳۹۶، در آستانه آزادسازی شهر موصل، پس از دلاوری و از خودگذشتگی فراوان در جریان شناسایی در کمین تله انفجاری داعش افتاد و به سوی یاران شهیدش پرکشید.

*به همین سبب «جهان آرای موصل» لقب گرفت.


وصیتنامه


بسم الله الرحمن الرحیم

وصیتنامه شعبان نصیری

قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿سوره انعام آیه ۱۴۹﴾

بگو دلیل محکم و رسا، خواست و خاص خداست؛ اگر می‌خواست، همه شما را هدایت می‌کرد.

امام صادق علیه السلام فرمودند: «ما حجت بالغه هستیم، بر هر چه در پایین آسمان و روی زمین است.»

ایشان می‌فرمایند: «روز قیامت، خداوند تبارک و تعالی، به بنده‌اش می‌گوید: بنده من! آیا عالم بودی؟ اگر بگوید بلی، به او می‌گوید چرا به آن‌چه می‌دانستی، عمل نکردیی؟ و اگر بگوید بی‌اطلاع بودم، به او می‌گوید چرا مشغول یادگیری نشدی تا به آن عمل کنی؟ پس بر او اتمام حجت کند و این همان حجت بالغه است.»

صدق الله العلی العظیم و صدق رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم

* * *

خدایا ! تو شاهدی، که احساس تکلیف به فرامین تو، مرا واداشت تا قدم در مسیری بگذارم که میدانم رضای تو در آن است و تو را شکرگزارم که در این چند روزِ دنیای زودگذر و فانی، توفیق این شناخت را به من عنایت کرده و مرا به مسیرِ حق هدایت کردی.

هر چه دارم از توست و إن شاء الله، انتهای این مسیر نیز به تو ختم خواهد شد.

* * *

شهادت به وحدانیت تو، دلیل ایمان است و شهادت به آخرین پیامبرت که خون دل خورد تا همه‌ی بندگانت را درمسیر تو قرار دهد، شرط عقل.

شهادت می‌دهم، امیرالمؤمنین علی علیه السلام، برادر ایمانی حضرت پیامبر اعظم روحی فداه و همسرش فاطمه زهرا سلام الله علیها، دختر آخرین پیامبر خدا و مادر همه‌ی امامان معصومی است که تلاش و خونِ دل آنها، باعث افتخار خداوند جبّار و سرمایه‌ی ما در این جهان فانی و در دنیای باقی است که اگر چشم‌شان به مدد آنها نبود، اعمالمان ما را چند متر هم، راهنمایی نمی‌کرد.

شهادت می‌دهم به امامت دوازده امام معصوم که اوّل آنها امیرالمؤمنین علی علیه السلام و آخرینِ آنها، حضرت حجت ابن الحسن العسکری (علیه السلام) است که إن شاء الله در رکاب او، پوزه‌ی همه‌ی دشمنان خدا از اوّل تا آخر را به خاک خواهیم مالید؛ و برائت می‌جویم از قابیل تا آنانی که خون به دل پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلوات الله علیه)، امیرالمؤمنین علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها کردند و خدای عزیز، همه‌شان را غرق در آتش جهنم و با خداهایشان محشور کند.

شهادت می‌دهم، امام خامنه‌ای مدظله العالی، جانشین برحقِ فرستاده‌ی غائب توست و سعی کردم، گمنام، در مسیری گام بردارم که لبخند را بر لبانِ او، می‌نشاند و رضای خاطر او را در پی دارد، که رضای او، رضایِ حجت برحق است و رضایِ حجت برحق، رضای توست؛ خدایا ! رضایم به رضای تو.

* * *

دوستانم را وصیت می‌کنم و همه‌ی فرزندان، همسر، عروس، داماد و… به پیروی از دستورات این حجت برحق (امام خامنه‌ای مدظله العالی) که سعادت همه‌ی ما در پیروی از او و شقاوت همگی‌مان در سرپیچی و ناراحتی و نگرانی ایشان است.

* * *

سعی کردم شخصاً بدهی نداشته باشم، ولی از همه‌ی دوستان، آشنایان، فامیلِ نزدیک و دور، عاجزانه تقاضامندم اگر کوتاهی از من سرزده و باعث رنجش و آزرده شدن آنان شدم به بزرگواری خودشان ببخشند و من هم قول می‌دهم اگر آبرویی در پیشگاه حضرت حق داشته باشم (که همه‌ی آبروها از اوست) حتماً جبران کنم.

* * *

من نه توانستم فرزند خوبی برای پدر و مادرم باشم و نه بنده‌ی مورد نظر خداوند تبارک و تعالی؛ نه همسری خوب و نه پدری مناسب؛ و حتی نه دوستی که بتوانم اسباب راحتی و آسایشِ دنیا و آخرت دوستانم را فراهم کنم، ولی می‌دانم که هرچه توانستم کردم و قصور داشتم که در این مسیر، آنچنان که شایسته است، نبودم؛ از همه‌ی آنها می‌خواهم که به بزرگواری خودشان، این بنده‌ی ناچیز خدا را ببخشند.

* * *

بعضی افراد که نامشان را نمی‌برم باعث رنجشِ من شدند؛ من همه‌ی آنها را بخشیده بودم ولی در این اوراق نیز بگویم، که باعث ناراحتی آنها نشود.

* * *

اینکه کجا دفن شوَم در تقدیر الهی است؛ هرکجا دوست خواست همانجا بهترین مکان است حتی اگر در زباله‌دانی باشد.

* * *

من چیزی ندارم که بخواهم برای آن وصیت کنم و ببخشم، هرچه دارم، آنچه خدا مقرر فرموده است و حق هم همان است شود؛ وصیت من حکم خداست.

* * *

اینکه چرا من، جبهه‌ی حق و باطل در دفاع از حرم اهل بیت را برای نبرد انتخاب کردم با خداست ولی احساس می‌کنم، ظهور حجت حق در این سرزمین گره خورده است و چه زیباست که من هم بتوانم در این سرزمین، ناظر گره گشایِ اصلی حجت ابن الحسن العسکری علیه السلام باشم.

والسلام علی من اتبع الهدی

شعبان نصیری

یکشنبه 14 تیرماه 1394

18 رمضان 1436


سایر


گزارش یادواره مجازی شهید شعبان نصیری

معرفی کتاب “برایم حافظ بگیر”

مراسم دومین سالگرد شهید مدافع حرم؛ سردار حاج شعبان نصیری

ستاد حاج شعبان

“حاج شعبان” در یک جمله

خبر راه‌اندازی سایت و کانال واتساپ شهید حاج شعبان نصیری

معمولی‌طور


تصاویر



کتاب


در طول اولین و دومین سال پس از شهادت سردار شهید مدافع حرم؛ حاج شعبان نصیری، حسب تأکید و فرمایش مقام معظم رهبری بر تلاش برای شناخت و شناساندن شهدا، ستاد بزرگداشت حاج شعبان تشکیل شد.

مهمترین فعالیتهای این ستاد، انتشار چهار جلد کتاب و چهار کلیپ مستند تصویری بود.

کتاب های چاپ شده به شرح زیر می باشند:


مستند


مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
10 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کاربران ناشناس
کاربران ناشناس
5 سال قبل

تنها رفیقی که خیلی دلم برایش تنگ می شود

کمال
کمال
4 سال قبل

سلام چقدر زندگینامه خلاصه ای نوشتین زندگی ۲۴ ساعتشو مینوشتین بیشتر از این بود

اکبر صدوقی
اکبر صدوقی
5 سال قبل

از دوستانی که این یادواره را برگزار کردند تشکر میکنم . فقط گذاشتن وصیتنامه این شهید بزرگ در سایت کافیست تا ارزش کار این دوستان را نمایان کند چه برسد به . . . خداوند ما را در روز جزا شرمنده این شهدا قرار ندهد . انشااله

بهنام
بهنام
5 سال قبل

با دیدن کلیپ بدجوری دلم براش تنگ شد…

اکبراسماعیلی
اکبراسماعیلی
5 سال قبل

سلام خداقوت اجرکم عندالله وعندالشهداء ان شاالله .لطف کنیدمحل تولدحاج شعبان رامشخص کنید.چون خواننده متن بلاتکلیف است ومردد.باتشکرازشما زحمت کشان وخادمین شهدا

Harfe Del
Harfe Del
4 سال قبل

خدا رحمتشون کنه
امیدوارم لیاقت داشته باشیم و مسلک ایشون و شهدای مخلص در راه خدا رو ادامه بدیم

علی
علی
4 سال قبل

تویی که نمی شناختمت

احمد نوری
احمد نوری
4 سال قبل

باسلام به خادمان گردان حضرت علی اکبر (ع) انشاء الله مستند های بیشتری از این شهید بزرگوار و شجاع برای بازدیدکنندگان بگذارید تا بیشتر با چهره این شهید والامقام که در تمام عرصه های جهادی فعالیت داشتند آشنا بشوند . روح تمام شهداء شاد – برای شادی روحشان صلوات

همچنین ببینید
بستن