شهید رضا سرخیل
شناسه
نام: رضا
نام خانوادگی: سرخیل
نام پدر: ولی
نام مادر: زینب
ولادت: 6 مرداد 1338
محل تولد: البرز – ساوجبلاغ – روستای هیو
سن: 27 سال
شهادت: 3 بهمن 1365
محل شهادت: شلمچه
عملیات: مرحله سوم کربلای 5
یگان: لشکر 10 سیدالشهدا – گردان علی اکبر
مزار: ساوجبلاغ – هیو
زندگینامه
شهید رضا سرخیل ششمین روز از پنجمین ماه سال 1338، در خانواده اي كشاورزي و مذهبي در روستای هیو شهرستان ساوجبلاغ از توابع استان البرز ديده به جهان گشود.
او معارف و اخلاق اسلامي را از همان ابتدا از پدر و مادرش كه از پرورش يافتگان مكتب انسان ساز اسلام بودند، فرا گرفت. وی پس از پشت سر نهادن دوران خوش كودكي پا به عرصة تحصيل علم و دانش نهاد و تحصيلاتش را با موفقيت تا پايه چهارم ابتدائي ادامه داد ولي به سبب كمبود امكانات مجبور شد درس و مدرسه را رها سازد و در امور كشاورزي ياريگر پدرش باشد. در اين كار پر بركت و در عين حال پر مشقت زحمات زيادي كشيد
با پيروزي انقلاب اسلامي و شروع جنگ تحميلي عزم جهاد نمود تا به نداي رهبرش لبيك گفته باشد، لذا پس از وداع با خانواده از طريق بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي رباط كريم به سمت جبهه شتافت تا ياريگر رزمندگان در رويارويي با دشمن باشد.
سال 1365 ازدواج كرد.
او در زمان حياتش فردي مؤمن، با تقوي و پيشقدم در امور خير بود.هميشه به قرآن عشق مي ورزيد و در نمازهاي جماعت شركت مي كرد.
سرانجام بعد از مجاهدت ها و رشادت های فراوان در هفتم بهمن ماه 1365، به شهادت رسید. تربت پاکش در گلزار شهدای روستای هیو نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.
وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدای تبارک و تعالی که تمام وجود ما از اوست و دوباره این امانت را به او بر می گردانم. خدایا! چه کنم که هیچ چیزی از خودمان نداریم در راه تو نثار کنیم و درود خدا بر پیامبران و امامان و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت امام زمان (عج) و سلام بر شهیدان راه خدا و با نثار خون خود درخت اسلام را آبیاری کردند و سلام به رهبر کیبر انقلاب امام خمینی(ره) که ما را به راه راست هدایت نمود و اسلام عزیز را دوباره در میان بشریت زنده نمود اسلام عزیزی که چه زحمتهایی برایش کشیده شده و چه خونهای پاک برایش ریخته شده پیغمبر خاتم محمد بن عبدالله در طول 10 سال هفت جنگ کرده و علی (ع) جنگهای زیادی با مخالفان اسلام نمود و امام حسن (ع) چه مصیبتها که کشیده و تکلیف را برای ما روشن نموده و هیچ عذری را برای ما باقی نگذاشته است پس ما که مسلمان هستیم و خود را پیرو امامان می دانیم باید حرکت بکنیم و دین خود را برای اسلام انجام بدهیم و در این راه هر چقدر مصیبت بر ما وارد شود چون برای اسلام است، قابل تحمل است.
مصیبت در دنیا هر چقدر باشد تمام می شود و شادی تمام می شود اما آنچه که باقی می ماند، آخرت است و اجر آخروی و آنهایی که نشسته اند و می گویند: جنگ است کی تمام می شود و چقدر باید جوان های مردم کشته بشوند تا به واقعیت اسلام پی نبرده اند و ما با هیچ کشور و قوم و قبیله ای جنگ نداریم و اما به ما تجاوز شد و اسلام عزیز مورد هجوم قرار گیرد و به حقوق و ایدئولوژی ماتجاوز بشود با تمام وجود می ایستم و مبارزه می کنیم و اینها نشستن فقط به ما مادیات دنیا فکر می کنند و حیات خود را در خوردن و خوابیدن و دل بستن لذتهای دنیا اما ما به چیزی فکر می کنیم که برای همیشه باقی است، لذتهای دنیا تمام شدنی است.
اما سخنی با پدر و مادر :
پدرم، قدر خودت را بدانید و از خداوند طلب صبر کنید و توکل به خدا بکنید و اجر شما پیش خدا محفوظ است و امیدوارم که مرا ببخشی من که نتوانستم زحمتهای شما را جبران بکنم .
مادر عزیز! بهتر از جانم اگر ما به این مرحله دست پیدا کردم این لیاقت مادری شما است مرا در دامن خود خوب پرورش داده ای و من نتوانستم آن وظیفه فرزندی را انجام دهم من چقدر درباره شما بگوئیم کم گفته ام خیلی زحمت کشیده ای خداوند اجر شما را بدهد و امیدوارم مرا عفو کنی و صبر داشته باشی.
همسر مهربانم آن روحیه را که من در شما دیدم و با اطمینان خاطر به جبهه رفتم می دانم قلب شما کوچک است اما روح ات خیلی بزرگ است من وظیفه ام را نسبت به شما انجام نداده ام و امیدوارم که مرا ببخشی و صبر را اختیار کنی.
سخنم با برادران عزیز امیدوارم که در این چند سال من در بین شما بودم مرا به عنوان برادر کوچک قبول کرده بودیم و هر چه بدی از من دیدی مرا ببخش و به شما توسعه می کنم که همراه امام عزیز باشید.
خواهران مهربانم هر چقدر بدی از من دیدی مرا ببخشید و به شما عرض می کنم زینب گونه باشید و مثل زینب(ع) داغ شخصیت بزرگوار مثل امام حسین(ع) را دید تحمل و صبر کرد و شما هم صبور باشید و خداوند اجر آخرت را به شما نصیب می کند.
دوستان و فامیلها و مردم طلب عفو می کنم و توصیه می کنم که پیرو امام عزیز باشید و پشتیبان ولایت فقیه باشید که خداوند سعادت دنیا و آخرت نصیب شما بکند و آنهایی را هم که در خط رهبری همچون امام عزیز نیستند، خداوند آنها را هدایت کند و خون شهدا در انها تحول ایجاد کند که زندگی بالاخره تمام می شود و مرگ سراغ انسان می آید اما مرگ سرخ بهتر از زندگی با ذلت است و امت از علی درس بگیریم که فرمود: «ننگ بر من که در بستر بمیرم.»
از خداوند برای بازماندگان شهدا طلب صبر می کنم و پیروزی را برای اسلام عزیز و نابودی استکبار جهانی و طول عمر امام عزیز خواستارم.
تصاویر