یاغوت فروشها
خاطره برادر “محمود روشن”
درباره شهید “مهدی ماهوت فروشها”
دوازدهم اردیبهشت 1365 بود.
نام عملیات؛ سیدالشهدا(ع) بود و مکانش؛ فکه.
با اعلام رمز از پشت بیسیم، عملیات شروع شد.
در تاریکی شب به دل دشمن زدیم. عراقیها حسابی غافلگیر شده بودند و اصلا انتظار نداشتند به این سرعت پاسخ نیروهای ما را دریافت کنند.
آرپیجیزن شلیک میکرد و من به او موشک میرساندم. در صورت لزوم هم خودم با اسلحۀ کلاش شلیک میکردم. مدام جابهجا میشدیم.
عراقیها خیلی ترسیده بودند. پشتسر هم منور میزدند. منورها آسمان منطقه را روشن کرده بودند… انگار روز بود… وقتی چترهای منور باز میشدند، هنوز به زمین نرسیده، منور بعدی شلیک میشد.
***
دشمن مقاومت خیلی کمی کرد و خیلی زود مواضعش را رها و فرار کرد…
در نزدیکیِ ما یکی از بچهها به نام مهدی ماهوت فروش ها… اما به برکت خون او و دیگر شهدا، گوشمالیِ خوبی به دشمن داده شد.
خط پدافندی که عراقیها از بچههای ارتش گرفته بودند را پس گرفتیم و رفتیم جلوتر مستقر شدیم.
منبع: کتاب اعزامی از شهر ری (نویسنده: محمود روشن)
یاد شهیدان عملیات سیدالشهدا؛ ازجمله شهید مهدی ماهوت فروشها که یاغوتِ جانشان را به بهترین مشتری عالم؛ پروردگار یکتا، فروختند و بهشت را از آنِ خود نمودند، گرامی باد…