خاطره جانباز علیرضا نوروزی بعد از آنکه در مرحله تکمیلی عملیات کربلای 5 مجروح و به بیمارستان رازی اهواز منتقل شدم، تحت عمل جراحی قرار گرفتم و چند ساعتی بیهوش بودم. هنوز کامل به هوش نیامده بودم که پسر بچه ی ۱5 – ۱4 ساله ای آمد و حال و احوال کرد و پرسید … ادامه خواندن همسایۀ قلابی!