مناجات رزمنده 18 ساله گردان علی اکبر با معبودش
قستی از مناجات شهید احمد امین پور
رزمنده 18 ساله گردان علی اکبر از لشکر 10 سیدالشهدا
که در واپسین روزهای جنگ، به فیض شهادت نائل گشت…
خدایا
تو چقدر مهربان و بزرگی!
خدایا مهربانتر از تو به حال خودم کسی را نمی شناسم
و سخت شرمنده ام که در حق این خالق لطیف چه بدیها که نکرده ام.
خدایا چقدر شرمنده ام که با تمام نافرمانیها گناهها و عصیانها، تو باز هم این قدر در موردم لطف و کرم داری
الهی من چه چیز دارم که بواسطه آن مرا داخل بندگان پاکت گرداندی؟…
همه اش از توست؛ جبهه آمدنم، جنگیدنم، رزمم و شهادتم همه و همه کرامت توست من هیچم و هیچ چیز ندارم .
خدایا با تمام بند بند اعضایم، دست به خوان گسترده و رحمتت دراز کرده ام، مرا جزء بندگان هدایت یافته ات قرار بده .
خدایا تو زشتی های مرا در این دنیا پوشاندی
وای و صد وای اگر روز محشر مرا رسوا کنی .
خدایا تو خود به ما آموختی که “غفار” صدایت کنیم. تو خود گفتی “مرا بخوانید”. تو خود گفتی “از رحمت من در هیچ صورت ناامید نشوید.”
و من صدایت می کنم “ای غفار” به تو پناهنده شده ام. پناهنده خودت را مران .
خدایا در پیشگاه تو روسیاهم. سیاهی روی ام را با سرخی خونم پاک کن و مرا پاک از دنیا ببر.
دنیا بماند برای کسانی که طالب آن هستند…
خدایا برای رسیدن به تو هیچ چیز و هیچ عملی در خود ندیده ام، مگر جانی که تو بمن دادی و من همین جان را برای رسیدن به تو، به درگاهت آورده ام. به تمام بزرگی ات قسمت می دهم که این هدیه آلوده را قبول نما.
الهی آمین…
با سلام، شهید احمد امین پور از نیروهای دوست داشتنی و باصفای دسته یک گروهان فتح در عملیات نصر4 بودند ( مسئول دسته : علی اصغر کوثری) بنده ارادت خاصی به ایشان داشتم ولی شهید امین پور در روز های پایانی جنگ در دفاع سراسری جاده اهواز خرمشهر در گردان امام حسن مجتبی (ع) از تیپ چهارم حضرت زهراء(س) به شهادت رسیدند و در اصل از لحاظ آماری جزء شهدای گردان محسوب نمی شوند.