مصاحبه با حاج سید حسن قاسمی فرد
این مصاحبه به صورت مجازی و به همت “جانباز گرانقدر علیرضا نوروزی” انجام شده است.
با سلام و احترام خدمت دوستان عزیز. ضمن گرامیداشت ایام چهلمین سالروز هفته دفاع مقدس، یاد میکنم از رفقای شهیدم که به آرزوی خود رسیدند و امیدوارم به شفاعت آن عزیزان. همچنین آرزوی توفیق دارم برای تمامی جانبازان و شهدای زنده و عاقبت بخیری همۀ آنهایی که به ندای پیر خمین، لبیک گفتند را از خداوند متعال، خواستارم.
اینجانب سید حسن قاسمی فرد (سید قاسم) متولد 19 دیماه ۱۳۴۷ هستم.
پیش از آن که در جبهه حضور یابم، مشغول تحصیل در سال دوم دبیرستان بودم.
تابستان ۱۳۶۴ برای اولینبار به جبهه رفتم.
یاد میکنم از شهید سید رسول حسینی منش که همسایه بودیم و با هم به دوکوهه اعزام شدیم.
ابتدا با دستکاری اسناد درخواستی سپاه، توانستیم بدون آموزش به جبهه برویم؛ اما در همان بدو ورود، چون تعداد افراد مثل ما زیاد بود، فرماندهان سپاه متوجه شدند و افراد بیتجربه را به اردوگاه آموزشی جاده فکه بردند و دو هفته آموزش به ما دادند.
همیشه اعزامهایم به تیپ ۱۰ سیدالشهدا (و بعدها لشکر سیدالشهدا) بود و بحمدلله از سال 1364 که به جبهه رفتم تا سال 1367 که آتش بس شد، به صورت متناوب اعزام شدم.
- تابستان 64 در گردان حضرت قمر بنیهاشم؛ بعنوان کمک بیسیمچی دوست عزیزمان حاج اکبر اسماعیلی در عملیات عاشورای ۳ انجام وظیفه نمودم که یاد خاطره شهید والامقام محمد موافق (فرمانده گروهانمان) را گرامی میدارم.
- در اعزام بعدی؛ در اردوگاه کوثر بعنوان بیسیمچی آتشبار خمپاره به یگان ادوات معرفی شدم.
- اعزام بعد؛ پیش از عملیات والفجر ۸ در جزیره امالرصاص بود که به یگان دریایی معرفی شده و آموزش سکانداری دیدم.
- در عملیات کربلای ۱ (در مهران) بعنوان نیروی پیاده حضور داشتم.
- در اعزام بعدی که مصادف بود با عملیات کربلای ۵ به گردان حضرت علیاکبر علیهالسلام – واحد مخابرات به مسئولیت شهید آقا مهدی عینالهی معرفی شدم و در مرحله سه و مرحله تکمیلی این عملیات، بعنوان بیسیمچی فرماندهان والامقام؛ شهید باقر آقائی، شهید محسن ایوبی و شهید مسلم اسدی افتخار حضور داشتم.
- در عملیات کربلای ۸ ؛ بیسیمچی شهید حاج کاظم بابایی بودم که در همین عملیات، خداوند توفیق مجروحیت را به من عطا نمود.
- در عملیات نصر ۴ (در منطقه ماووت)؛ بیسیمچی شهید حاج نصیر بودم.
- در عملیات بیت المقدس ۲ بعنوان نیروی آزاد گروهان، در محضر شهید سید مصطفی اعتصامی بودم. در این عملیات؛ شهید اعتصامی و تعدادی دیگر، در ته ستون با اصابت توپ مستقیم تانک در مقابل من حقیر به شهادت رسیدند.
- زمان پذیرش قطعنامه؛ مجدداً به گردان حضرت علیاکبر علیهالسلام اعزام شدم که به منطقه میاندوآب رفتیم.
بعد از آتش بس و پایان جنگ، به دانشگاه رفتم و رشته ارتوپدی فنی را انتخاب کردم با این هدف که بتوانم به جانبازان قطع عضو کمک کنم و بخشی از توان از دست رفته شان را بازگردانم.
سال۱۳۷۰ ازدواج کردم که حاصل آن؛ ۴ فرزند دختر است که خداوند به ما عطا نمود. دو فرزندم ازدواج کرده و در حال حاضر، ۳ نوه موهبت الهی به من بوده است.
در حال حاضر؛ مشغول فعالیت در سازمان بهزیستی کشور می باشم و هنوز با خاطرات زمان دفاع مقدس، که هر لحظه اش درس و خاطره بود زندگی میکنم و حسرت آن دوران را میخورم.
خاطرات منتشر شده از جناب سید حسن قاسمی فرد در سایت گردان حضرت علی اکبر علیه السلام: