با ما در ارتباط باشید : 09199726467

یادها

مستِ بوی شلغم!

 

خاطره کاظم بصیر از  عملیات کربلای 4

 

 

برادر کاظم بصیر

بوی سیر و شلغمی که توی قابلمه روی چراغ والر بود، فضای چادر را برداشته بود…

هیچوقت فکر نمی کردم یک روزی اینچنین مست بوی شلغم شوم! دو تا پخته اش را جدا کردم، زدم بر بدن! و ماجرا را پرسیدم…

 

تعریف کردند که:

چون بچه ها در سرمای پاییز، شبانه روز توی آبهای سرد، مشغول آموزش و تمرین شنا هستند، برادران مسئول آموزش تیپ فرات دستور دادند شلغم تهیه شود که تا حدودی از ابتلا به سرماخوردگی و دردهای مفصلی و رماتیسم، جلوگیری شود.

فکرشان را تحسین کردم هرچند که برادران با چنان عشقی مشغول تمرینات سخت بودند که هیچکس نگران مریض شدن نبود. این را من که به خاطر مجروحیتم، محروم بودم از بودن در میانشان، خوب درک می کردم و غبطه می خوردم به حالشان…

 

لحظه شماری می کردم تا گچ دستم باز شود و بتوانم همراهشان شوم.

 

 

 

 

(خاطراتتان از دوران حضور در گردان حضرت علی اکبر را با ما به اشتراک بگذارید)

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
همچنین ببینید
بستن