عکس دونفره ای که سه نفره شد!
خاطره برادر مجتبی حاج محمدی
درباره شهید مجید سلیمی
مجید خیلی پسر مخلصی بود. بعد عبادی شخصیتش بسیار قوی بود. در جبهه همه اهل نماز بودند، اما نمازهای بعضیها ازجمله مجید سلیمی و مهدی عین اللهی با بقیه فرق داشت. شبی نبود که نماز شبش ترک شود.
این پسر قدبلند و مخلص، بسیار بااخلاق بود و به یاد ندارم از او تندی دیده باشم. هرگاه پوتینها واکس میخورد، میدانستیم کار مجید است. من که جذب اخلاق و ایمانش شده بودم، با او عقد برادری بستم.
در جبهه رسم بود که هر روز، یک نفر از افراد چادر، شهردار می شد و وظیفه داشت کارهای عمومی چادر را در آن روز انجام دهد. مجید انگار همیشه کمکشهردار بود. مخلصانه هر کاری که از دستش برمی آمد انجام می داد و کاری هم نداشت که شهردار آن روز، چه کسی است.
***
یک روز مجید سلیمی و یکی دیگر از بچه های مخابرات (برادر شاکری) میخواستند در چادر، یک عکس یادگاری دونفره بگیرند. آنموقع اغلب چادرها را با پتو به دو قسمت تقسیم میکردند: در یک قسمت، پتوها و وسایلشان را میگذاشتند و قسمت دیگر هم محل نشستن بود.
مجید سلیمی و شاکری جلوی پتوی وسط چادر نشستند و من هم پشت پتو قایم شدم. همین که دکمۀ شاتر دوربین زده شد، من هم سرم را از لای پتو بیرون بردم و عکس دونفرهشان را سهنفره کردم!
مجید شاکی شد و به شوخی گفت: عکس را پاره میکنم. من هم با خنده گفتم: خیلی هم دلتان بخواهد عکستان را مزیّن کردم به حضورم!