عملیات والفجر 8 – ام الرصاص
درحالیکه رزمندگان گردان علیاکبر در خط پدافندي جزیرهی مجنون مشغول دفاع از مواضع خود بودند، در تاريخ 30/7/64 تعداد کثيري از رزمندگان از تهران و کرج به منطقه اعزام شده و در روز 1/8/64 به جمع رزمندگان تيپ سيدالشهدا پيوستند. از اين تعداد حدود 100 نفر نيز جذب گردان حضرت علیاکبر شدند. افراد تازهوارد گمان میبردند که بهزودی به ساير همرزمان خود در جزیرهی مجنون میپیوندند ولي تغيير محل استقرار آنها از پادگان دوکوهه به اردوگاه روبهرویش که بيش از 4 کيلومتر با آن فاصله داشت، اميد براي حضور در خط مقدم را با ياس روبهرو ساخته و موجب ناراحتی آنها شد. البته ازآنجاکه مسئولين گردان درصدد سازماندهی و برنامهریزی براي عمليات بعدي بودند، به درخواستها و انتقادات افراد چندان وقعي ننهاده و برنامههای سازماندهی و در پي آن آموزشي خود را از آغاز کردند.
در تاريخ 19/8/64، آن دسته از نيروهاي گردان علیاکبر که قبلاً جهت انجام ماموريت پدافندي به جزيره مجنون رفته بودند، به اردوگاه بازگشته و فرداي آن روز به مرخصي رفتند. مرخصي اين افراد حدود 15 روز به طول انجاميد و پس از طي دورهی يادشده در تاريخ 4/9/64 به جمع نيروهاي گردان در اردوگاه رو به روي دوکوهه پيوستند. با اضافه شدن اين افراد به جمع نيروهاي مستقر در اردوگاه، ترکيب اصلي گردان براي شرکت در ماموريت آتي، شکل گرفت.
در تاريخ 8/9/64، برادر فضلي، فرمانده تيپ سيدالشهدا در جمع رزمندگان گردان علیاکبر حاضر شده و با اعلام آمادهباش، وعدهی يک عملیات قریبالوقوع را داد. پسازآن، برنامههای آموزشي گردان وارد مرحلهی جديدي شده و با جديت بيشتر پيگيري شد. ازجملهی اين موارد میتوان به انجام راهپیماییهای طولاني و حمله به خط دشمن فرضي در زير آتش سنگين اشاره کرد که در شامگاه 13/9/64 در منطقه رو به روي دوکوهه صورت گرفت.
پس از طي دورهی يادشده، در تاريخ 16/9/64، محل استقرار گردان از رو به روي دوکوهه به ساحل شمالي دریاچهی سد تنظيمي دز واقع در چمگلک منتقل شد. در اين محل متناسب با ماموريت پيش رو، آموزشهای آبي-خاکي شامل تمرین شنا، عبور از آب، استفاده از جليقه نجات و پريدن از قايق و… در دستور کار قرار گرفت.
در عصر 21/9/64، گردان براي انجام مانور به منطقهي عملياتي فتح المبين واقع در غرب پل کرخه رفته و ضمن انجام يک راهپيمايي طولاني، حمله به خط دشمن فرضي را تمرين کرد. اين مانور تا فرداي آن روز ادامه داشت و در صبح روز 22/9/64، نيروهاي گردان مقابلهی با پاتک را نيز تمرين کرده و پس از انجام تيراندازي آموزشي به اردوگاه خود بازگشتند. پس از بازگشت نيروها، برنامهی آموزشي در کنار دریاچهی سد تنظيمي دز، به روال سابق ادامه يافت.
بعد از اتمام اين برنامهی آموزشي، گردان در صبح روز 29/9/64 از اين محل به اردوگاه ديگري واقع در امنوشه رفت. امنوشه یکی از روستاهای اطراف دارخوئین بود که نيروها در نخلستانهای آن و در مجاورت رود کارون استقرار يافتند. در اين مرحله، نيروهاي گردان برنامههای آموزشي نظير عبور از رودخانه خروشان کارون، بلم راني، حمله به ساحل و راهپيمايي در گلولای و مناطق باتلاقي را در شرايط دشوار پشت سر گذراندند.
پس از طي دورهی آموزشي در امنوشه، در تاريخ 10/10/64 به نيروهاي گردان مرخصي داده شد و فرداي آن روز تمامي افراد بهاستثنای کادر گردان به اهواز منتقل شده تا از آنجا به شهرهاي خود بروند. اين مرخصي پانزده روز به طول انجاميد و در تاریخ 26/10/64، نيروها به منطقه بازگشتند. محل استقرار گردان پس از بازگشت از مرخصي، اردوگاه کوثر واقع در کيلومتر 17 جادهی اهواز-حميديه بود.
پس از بازگشت از مرخصي، گردان اقدام به جذب نيرو کرده و سازماندهی خود را کامل کرد و برنامههای آموزشي خود را از سر گرفت. در اين مرحله گردان حضرت علي اکبر از 3 گروهان ايثار، جهاد و شهادت و دستههاي ويژه و الحديد تشکيل شده بود.
با نزديک شدن ايام فاطميه، شور و حال معنوي در بین نيروها افزايش يافته و در تاريخ 3/11/64، مقارن با شب شهادت حضرت زهرا (س) با هيئت گردان با پای برهنه به حسینیهی تيپ رفته و در آنجا به عزاداري پرداختند.
در تاريخ 7/11/64، ابوذر خدابين بهعنوان فرمانده گردان معرفي شده و برادران تقيزاده و رنجي نيز کماکان بهعنوان معاونين گردان مشغول به کار بودند. پس از معرفي برادر خدابين، محمود زارع نيز بهعنوان معاون سوم منصوب شد.
در تاريخ 8/11/64، براي طي دورهی غواصي پانزده نفر به تيپ معرفي شدند. اين افراد که غالباً کم سن و سال بودند، با امتناع مسئولین دوره از پذيرش آنها روبهرو شدند. ولي به سبب انگیزهی قوي و اصرار زياد، درنهایت به اين دوره اعزام شدند.
در تاريخ 10/11/64، گردان برای تکمیل برنامهی آموزشي خود بار ديگر به اردوگاه امنوشه اعزام شد. پس از استقرار گردان، آموزش در كنار ساحل پر از گل رس و چسبنده و عبور از رودخانه سرد و خروشان كارون از سر گرفته شد. ازجمله وقايع اين مرحله میتوان به بمباران اردوگاه در تاريخ 13/11/64 توسط هواپيماهاي دشمن اشاره کرد که البته آسيبي به نيروهاي گردان نرسيد.
در شامگاه 14/11/64، يك مانور در جزاير كوچك واقع در رودخانهی كارون برگزار شد که تا 5 صبح روز بعد به طول انجاميد. در اين ايام مسئولان گردان براي شناسايي منطقه اصلي عمليات در رفتوآمد بودند. در اين عمليات، بخشي از جزیرهی امالرصاص و جزاير امالبابي شرقي و غربي بهعنوان حد تيپ سيدالشهدا در نظر گرفته شده بود.
در ساعت 2 بعدازظهر روز 16/11/64، نيروهاي گردان از امنوشه با اتوبوس به بيمارستان متروکهای در خرمشهر اعزام شدند. استقرار افراد در اتاقهای بيمارستان تا ساعت 12 شب به طول انجاميد. فرداي آن روز برخي از نیروها جشن حنابندان گرفته و فرماندهان نيز به توجيه کادر گردان برای منطقهی عملیات پرداختند. حضور افراد در اين محل تا 20/11/64 به طول انجاميد. در اين روز از اوايل صبح توزيع مهمات بين نيروها انجام شد و گردان براي شرکت در عمليات مهيا گرديد.
سرانجام در ساعت 2 بعدازظهر 20/11/64، همه گردانهاي تيپ در محوطهی بیمارستان گرد هم آمدند و برادر فضلی برایشان سخنرانی کرد. سپس سید جمال قریشی و کویتی پور مداحی کردند. بعد از مراسم نحوهی عملیات توسط فرمانده گردان از روی نقشه برای نیروها توضیح داده شد. هنگام غروب آفتاب، نیروها سوار بر اتوبوس شده و به سمت پل آهنی در غرب خرمشهر رهسپار شدند. در اين نقطه افراد از اتوبوسها پياده شده و پس از يک ساعت راهپيمايي به محل اسکله رسيدند. غواصان زودتر رفته بودند تا خط را بشکنند و معبرهایی را برای ورود نیروها به جزیره امالرصاص باز کنند. در حين نگراني عميق براي ديده شدن و سروصدا، ناگاه باران گرفت که از لو رفتن عمليات جلوگيري کرد. به هر ترتيب در ساعت 12 شب نيروها در قایقها مستقر شدند و عمليات با رمز مقدس يا زهرا (س) و با حمله غواصان شروع شد. پس از رسيدن غواصها به خط دشمن و آغاز درگيري، نيروهاي عراقي اقدام به اجراي آتش بر روي محل اسکله و اطراف آن کردند که در جريان آن تعدادي از افراد شهيد يا مجروح شدند.
پس از شکسته شدن خط توسط نيروهاي غواص، در حدود ساعت 1 بامداد 21/11/64، حرکت قایقها به سمت جزیره آغاز شد. در طول مسير بر اثر اصابت خمپاره به تعدادی از قایقها، عدهای شهید و مجروح شدند. چند قایق هم میانهی اروند خاموش شدند و از بقیه عقب ماندند. ساعت 1:30 بامداد گروهانها يکايک به جزیره رسیده ولی نسبت به جایی که قرار بود پیاده شوند هنوز فاصله داشتند. ساعت 3 بامداد، گروهان جهاد خط اول را پاکسازی کرد و با تیپ امام رضا (ع) الحاق کرد. گروهان ایثار و گروهان شهادت عرض جزیره را به سمت جنوب طي کرده و دسته ویژه نيز از وسط جزیره به سمت راست جدا شد تا مقر فرماندهی دشمن را تصرف کند. درگيري در جزیره بهویژه در کنار پل امالبابی با شدت ادامه داشت. در اين محل، دشمن بهشدت آتش ريخته و نیروهاي کماندويي و تانک را وارد جزیره میکرد. مقر فرماندهی دشمن چند بار بين رزمندگان گردان و نيروهاي دشمن دستبهدست شد و در اين ميان تعداد زیادی از نيروها به شهادت رسيده و يا مجروح شدند.
در ساعت 9 صبح 21/11/64، يک گروهان ویژه به فرماندهي کریم آخوندی به کمک نيروهاي گردان آمد ولی در همان ابتدای کار تعدادي از آنان ازجمله کريم آخوندی نيز به شهادت رسیدند. ساعت 10 صبح، دستور تخلیهی مجروحان و شهدا از جزیره صادر شد. حدود ساعت 11 صبح اغلب نيروهاي گردان در جنوب جزيره مشغول مقابله با پاتك دشمن بودند. اين نبرد با شدت تمام ادامه داشت و نيروهاي دشمن بهتدریج در حال پيشروي بودند.
در 3 بعدازظهر، دستور ترک جزیرهی امالرصاص صادر شده و مقرر گرديد تا باقیماندهی نيروها جزیره را ترک کنند. پيرو اين دستور نيروها بهتدریج جزيره را ترک کرده و تا حدود ساعت 5 بعدازظهر به محل قبلي استقرار خود واقع در بيمارستان متروکهی خرمشهر بازگشتند. در هنگام بازگشت، نيروها از عدم دستيابي به اهداف تعیینشده و بهجای ماندن پيکر تعداد زيادي از شهدا ناراحت بودند؛ بهویژه آنکه برخي از اجساد مطهر آنها توسط جريان رود اروند برده شده بود. بههرحال فضاي حزن و اندوه تا فرداي آن روز کماکان در بين نيروها حکمفرما بود.
صبح روز 22/11/64، اخبار رسيده حاکي از آن بود که عمليات در محورهاي مختلف صورت گرفته و برخلاف جزیرهی امالرصاص، پيشروي در محور اصلي (فاو) بهخوبی انجام شده است. افراد با شنيدن اين خبر خوشحال شده و روحیهی خود را بازيافتند.
نیروهای گردان تا 3 روز بعد از عملیات در محل بیمارستان مستقر بودند. در طی این مدت در مراسمی، برادر فضلی ضمن تقدیر از عملیات رزمندگان اظهار داشت که این عملیات ایذایی بوده و عملیات اصلی از محور فاو با موفقیت انجام شده است.
در تاريخ 24/11/64 گردان از خرمشهر براي جمعآوری وسايل و تجهيزات خود ابتدا به اردوگاه امنوشه رفته و سپس از آنجا به اردوگاه كوثر بازگشت. پس از استقرار نيروها در اين اردوگاه، گردان بهتدریج سازمان خود را بازيافته تا در صورت لزوم براي انجام ماموريت به محور فاو اعزام شود. حفظ اين آمادگي تا 9/12/64 به طول انجاميد. سرانجام در اين تاريخ نيروهاي گردان به مرخصي رفتند.
سلام ،انشالله خدا توفیق بدهد به شماها که یاد شهدا را گرامی میدارید من الله توفیق
باسلام ، خداوند به شما طول عمر و تن سالم اعطاء فرماید که یاد شهداء را زنده و گرامی می دارید و ما جا ما ندگان را به آن زمان های خوب می برید .
التماس دعا