شهید پرویز جمشیدی
شناسه
نام: پرویز
نام مستعار: حمید
نام خانوادگی: جمشیدی
نام پدر: صمدالله / صدرالله
نام مادر: کلثوم
ولادت: 23 اسفند 1345
محل تولد: کرج
شغل: دانشجو
یگان اعزام کننده: سپاه کرج
سن: 21 سال
شهادت: 21 فروردین 1366
محل شهادت: شلمچه
عملیات: کربلای 8
مزار: کرج – امامزاده محمد
زندگینامه
پرويز جمشيدی بيست و سوم اسفند 1345، در شهرستان كرج به دنيا آمد. پدرش صدرالله، در كارخانه کارگری می کرد و مادرش كلثوم نام داشت.
پرویز؛ دانشجو بود که به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و یکم فروردين 1366، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وی در امامزاده محمد زادگاهش واقع است. او را حميد نيز می ناميدند.
وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و درود بی پایانبه امام عصر (عج) که تمام عالم بشریت در انتظار فرج اوست و با سلام خدمت امام بزرگوارمان که مانند کوهی استوار در مقابل طوفان ایستاده است وبا سلام خدمت مومنان و متقین که هر لحظه برای اسلام کوشش می کنند و با سلام خدمت پدران و مادران که ایثارگرانه افرادی را برای جامعه اسلام تربیت می کنند.
می خواهم چنین سخن آغاز نمایم و به نصیحت لب باز کنم زیرا که به قولی د گفتن اثر است که در نگفتن نیست.
البته برای گفتن مطلب زیاد است ولی گوینده نیز باید لیاقت داشته باشد و بتواند از دل بگوید که بر دل شنونده نشیند من که خود را لایق این امر نمی دانم ولی چه باید کرد که امر پیامبر خداست که وصیت کنید اقوام و دوستانتان را من نیز به این امر لبیک گفته و چند کلامی برایتان می نگارم باشد که روشنگر راه رهروان حق باشد هرچند که خود به بیراهه رفته ام.
سخن اول را با کلامی آغاز می کنم که اول باید پاسخگو باشم لااله الا الله یعنی هیچ چیز از لحاظ مادی نیست که لایق پرستش باشد و دیگر یکی است خدا و نمی تواند شریک داشته باشد که در آن صورت ناقص بود.
و دیگر عادل است خدا و امیدوارم که خدا باعدل خود مرا به پای محاکمه نکشاند زیرا به اندازه جوی خیر در این کوله بارم نیست.
می خواهم شمارا به چند نکته یادآور شوم : اول اینکه روزی است که روز وحشت است روز بپا خاستن و آن رستاخیز است که به حساب تک تکمان می رسند چه بهتر که ما خود به حساب خود برسیم قبل از اینکه خداوند به حسابمان برسد.
دیگر اینکه انسان باید همیشه به یاد مرگ باشد این واژه ای که انسان از آن وحشت دارد و خیال می کند که مرگ فناست ولی بگویم برای افراد با ایمان مرگ:
دانی که چیست دولت،دیداریار دیدن در کوی او گدایی،بر خسروی گزیدن
که منظور این است مرگ اول یافتن دولت و بزرگی است امید که ما از این گروه باشیم.
یک حدیث نیز مستقیما از امام صادق (ع) از کتابی می نویسم و به پایان می برم: بالاترین و مهمترین توصیه ها این است که هرگز پروردگار متعال را فراموش نکرده و پیوسته متوجه و متذکر او بوده و در همه حال بندگی و اطاعت او را بجای آوری. و مراقب باش که در اثر نعمتها و الطافی که از جانب خداوند متعال شامل تو می شود مغرور و فریفته نگردی و همیشه سپاسگزار و شاکر بوده و از نعمتهای او حسن استفاده کن و از زیر سایه عظمت جلال و رحمت او بیرون مشو و با سوء عمل خود را مبغوض درگاه الهی قرار مده تا موجب سرگردانی و گمراهی و هلاکت تو گردد اگر چه در این راه ابتلا و گرفتاریو ناراحتی و انواع اندوهها بتو برسد.
متوجه باش که ابتلائاتی که ساخته تو نبوده و از جانب الهی می رسدهمیشه قرین با کرامت و موجب قرب و نورانیت و جلب رضای پروردگار متعال خواهد بود اگر چه فاصله ای پیدا کند و چقدر آثار عظیم و رحمت های فراوانی در بردارد این رقم از ابتلائات و تا چه اندازه موجبات توفیق و سعادت انسان را فراهم می کند.
وصیت شخصی:
مالی که ندارم و اگر هم دارم طبق موازین اسلام عمل کنید و چون ثلث آن در اختیار من است می گویم که این ثلث را برای ساختن مسجدی بدهید و مرا نیز د امامزاده محمد حصارک دفن کنید.
از پدرو مادر و همه می خواهم که مرا حلال کنند و اگر می توانند هر هفته به سر خاکم بیایند
(بدهی: 1000 تومان بابت نذر به صندوق فقرای مسجد و 800 تومان بابت خرید ماشین از بسیج دارم که خواهش می کنم بپردازید 21/12/64