با ما در ارتباط باشید : 09199726467

شهدا

شهید علی برخورداری


شناسه


نام: علی

نام خانوادگی: برخورداری

نام پدر: عین الله

نام مادر: هادقه

ولادت: 7 شهریور 1343

محل تولد: تهران

سن: 21 سال

شهادت: 21 بهمن 1364

محل شهادت: ام الرصاص

عملیات: والفجر 8

یگان: لشکر 10 سیدالشهدا – گردان علی اکبر – گروهان والعادیات

مسئولیت: مربی آموزش غواصی

رجعت و خاکسپاری: 26 آذر 1388

مزار: کرج – امامزاده محمد


زندگینامه


شهید علی برخورداری مربی آموزش نظامی گروهان والعادیات لشکر 10 بود و به نیروهای سایر گردانهای لشکر 10 سیدالشهدا آموزش غواصی می داد.

وی علاوه بر اینکه قهرمان شنای کشور بود و چندین عنوان قهرمانی داشت، یکی از محافظان بیت امام(ره) نیز بود.

او مدت هفت ماه بود که‌ عروسی کرده بود و در مدت هفت ماه، تنها سه بار به مرخصی آمده بود.

علی برخورداری در زمستان ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ با تعدادی از همرزمانش ۲۴ ساعت قبل از حمله فاو در یک عملیات ایذایی برای فریب دشمن به منطقه ام الرصاص حمله کردند. دشمن که فکر می کند ایران از این طریق می خواهد بصره را تصرف کند، نیروهایش را در آنجا متمرکز کرد و روز بعد، ایران در منطقه فاو حمله‌ اصلی را انجام داد و فاو را تصرف کرد، اما شهید علی برخورداری و تعدادی‌ از همرزمانش در منطقه ام الرصاص به فیض شهادت‌ نائل شدند.

وی در آخرین روزهای پیش از عملیات والفجر 8 به گردان علی اکبر(ع) اعزام شده و در همان یگان به شهادت رسید.

وی 21 ساله بود که در 21 بهمن 1364 به شهادت رسید.

پیکر پاکش در جزیره ام الرصاص جا ماند و در آذرماه 1388 به آغوش خانواده بازگشت و در امامزاده محمد کرج به خاک سپرده شد.


خاطرات


زمستان 1364 در ادامه آموزشهای پیش از عملیات بزرگ والفجر 8 ، وقتی گردان علی اکبر به کوثر رفته بود، به تازگی گروهانی در یکی دیگر از گردان های تیپ سیدالشهدا (گردان قمر بنی هاشم) شکل گرفته بود به نام “گروهان والعادیات” با هدف “آموزش غواصی”. این گروهان از گردان علی اکبر هم خواست که تعدادی نیرو جهت آموزش معرفی کند. 20 نفر از بچه های گردان به منظور آموزش غواصی به این گروهان معرفی شدند، از جمله حسن یداللهی، رضایی، محمد، علی معروفخانی، علی اصغر کوثری (قبله وردی)، اصغر کریمی، رجبعلی پهلوانی، ابوذر، عباس، مسلم، سید رسول حسینی، حسین فلاح، رحمان بیرانوند، محمد قورچیان، سید محمود اعتصامی و… داوطلبها همه خوب و با انگیزه بودند، ولی اغلب کوچک و کم سن و سال. مسئولین آموزش، ابتدا نپذیرفتند، ولی وقتی علاقه و اصرار و انگیزه‌ی آنها را دیدند، کوتاه آمدند.

حاج خادم؛ فرمانده گروهان والعادیات، شاکی شده بود و می گفت اینها کی اند؟!… چرا هر چی بچه بوده فرستادید؟!… غواصی که کار اینها نیست!… غواصی هیکل درشت و ورزیده و کماندو می خواهد، ولی شما هر چی بچه ی ریزه میزه و کم سن و سال بوده فرستادید! بعد هم برای آنکه حالشان را بگیرد هنوز از راه نرسیده، از مینی بوس که پیاده شدند، همانطور ساک به دست، بردشان روی پل شناور، گفت ساک هایتان را بگذارید سمت راستتان، لباس هایتان را دربیاورید بگذارید رویش و با صدای سوت من بپرید توی آب!

سوت را که زد، یک سری پریدند توی آب و یک سری هم نپریدند. آز آنهایی که پریدند، تعدادی بودند که اصلا شنا کردن هم بلد نبودند ولی برای اینکه دل مسئولشان را به دست بیاورند، پریدند. حاج خادم گفت: آنهایی که پریدند که هیچ، آنها که نپریدند، همین الان سوار شوند و برگردند.

آنهایی که ماندند، با وجود قد و قواره کوچکشان، حقیقتا بزرگ مردانی بودند که بعدها جز یکی دو نفر، همه شان به فیض شهادت نائل آمدند.

تمرینات غواصی بسیار سخت بود. 4 ساعت صبح، 4 ساعت بعدازظهر و 3 ساعت هم شب، بچه ها آموزش غواصی می دیدند. یک نقطه برای شان مشخص می شد که باید از آنجا شروع می کردند و از کارون عبور می کردند و 3 بار می رفتند و برمی گشتند. کار باید به دقت انجام می شد و در پایان به همان نقطه ی معیّن شده برمی گشتند، نه 1 متر بالاتر و نه 1 متر پایین تر. زمستان بود، آب؛ سرد بود، باد سرد هم می وزید و بچه ها تند تند نیاز به دستشویی پیدا می کردند ولی مربی می گفت کارتان را در همان لباس غواصی انجام دهید!

علی برخورداری قهرمان کشوری شنا بود که به همه نیروهای لشکر آموزش غواصی می داد ولی با بچه هایی که از گردان علی اکبر رفته بودند، ارتباط بیشتری داشت چون آنها نسبت به بقیه عقب تر بودند. امکانات و تجهیزات درست و حسابی هم نداشتند. روزهای اول آغاز کار، به یک نفر فین و شلوار و بالاتنه و اِشنوگل غواصی می رسید و به یک نفر نمی رسید.

تمرینات با شدت تمام ادامه داشت. یکی از تمرینات غواصی این بود که در خشکی باید با فین (کفش غواصی) باید 3000 تا فین می زدند (یعنی پای شان را بالا و پایین می کردند) این کار برای تقویت عضلات شکمشان بود تا توی آب کم نیاورند چون سرمای آب، احتمال گرفتگی عضلات را افزایش می داد…

… علی برخورداری در آخرین روزهای پیش از عملیات والفجر 8 به گردان علی اکبر اعزام شد و در همان عملیات به شهادت رسید.

راوی: رزمندگان گردان حضرت علی اکبر علیه السلام


تصاویر


مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ناشناس
ناشناس
4 سال قبل

روحت شاد مربی با اخلاق

حاج حسین برخورداری برادر شهید
حاج حسین برخورداری برادر شهید
2 سال قبل

شهید علی برخورداری علاوه بر این که قهرمان شنای کشور بود و چندین عنوان قهرمانی داشت . یکی از محافظان بیت امام هم بود .
در ضمن مدت هفت ماه بود که‌ عروسی کرده بود . و در این مدت هفت ماه سه بار به مرخصی آمده بود .
شهید علی برخورداری در ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در والفجر ۸ با تعداد کمی از همرزمانش ۲۴ ساعت قبل از حمله فاو در یک حمله ایزایی برای فريب دشمن به منطقه ام االصاص حمله می‌کنند .که دشمن فکر می کند که ایران از اين طريق می خواهد بصره را تصرف کند . نیروهایش را در آنجا متمرکز می‌کند .که روز بعد ایران در منطقه فاو حمله‌ میکند. و فاو را تصرف می‌کند . ولی شهید علی برخورداری و تعدادی‌ از همرزمانش در منطقه ام الرصاص به فيض شهادت‌ نائل می‌شوند .

ناشناس
ناشناس
2 سال قبل

روحت شاد ورزشکار دلاور ،سلبریتی واقعی شماها بودین

همچنین ببینید
بستن