دیدار یار
دیدار جانباز شهید حسن کولیوند با رهبر انقلاب
به روایتِ محمدجواد کولیوند؛ برادر شهید
حاج حسن، قطع نخاع گردن بود و پاها و دستهایش توانایی حرکت نداشتند. برای جابجا شدن، حتما باید دو نفر کمک می کردند. برای همین، در سفر مکه اش، من و پدر مرحومم او را همراهی کردیم.
آن 15 روزی که در مکه بودیم، همراه با کاروان جانبازان، سخت ولی بسیار شیرین بود.
حاج حسن هم، تلافی کرد.
یک روز صبح زود تماس گرفت. خوشحالی عجیبی در صدایش بود…
گفت: «داریم می رویم خدمت مقام معظم رهبری. دیدار خصوصی است. 30 نفر بیشتر نیستیم. تو هم اگر بخواهی می توانی با ما بیایی.»
متاسفانه آن روز، به دلیل انجام کار مهمی، توفیق شرفیابی نصیبم نشد و به جای من، فرزند برادر شهید دیگرم، محمدباقر، همراه حاج حسن رفت.
آن دو رفتند و مورد تفقد حضرت آقا قرار گرفتند
و من فقط غبطه خوردم به حال خوشی که نصیبشان شد.
او عاشق ولایت فقیه بود.
در راهپمایی 9 دی با ویلچرش شرکت کرد. در فتنه 88، سینه سپر می کرد و از ولایت دفاع می کرد. می گفت: ببینید پرچم دست کیست تا راه را اشتباه نروید.