دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده شهید حسین اجاقی
راوی: حاج حسن اجاقی
سال 1390 بود که رهبر انقلاب به استان کرمانشاه سفر کردند و قدم بر چشم ما گذاشتند. مطابق معمول سفرهای قبل، در این سفر هم ایشان به دیدار تعدادی از خانواده های شهدای استان رفتند و از اقبال خوب ما، منزل اولین شهیدی که قدم رنجه فرمودند؛ منزل شهید حسین اجاقی (برادر همسرم) بود.
20 مهرماه برای همیشه در خاطرمان ماند و حلاوت این دیدار، کاممان را برای همیشه شیرین کرد.
حاج محمود؛ پدر شهید حسین اجاقی، انگار که برای پر کشیدن به سوی پسرش، منتظر همین دیدار بود، چرا که درست 45 روز بعد، یک شب که از مراسم عزاداری امام حسین برگشته بود، به دیدار معشوقش شتافت.
آن شب، حاج محمود به استقبال حضرت آقا رفت. آقا دستان پیرمرد را در دست گرفت و دو تایی با هم وارد خانه شدند.
***
من شروع کردم به تعریف کردن. از حسین گفتم. از شهید مجید زارعی (همسر خواهر حسین) هم گفتم. تعریف کردم که: مجید، سر سفره عقد نشسته بود که حسین آمد دنبالش، چیزی در گوشش گفت و مجید راهی شد. رفتند جبهه.
آقا که با دقت و حوصله به حرف هایم گوش می کرد، فرمود: بعضی ها خیال می کنند اینها قصه های توی کتابهاست، درصورتیکه حقیقت داشته و شما از نزدیک شاهد چنین چیزهایی بوده اید، اینکه جوانی از سر سفره عقد بلند شود، برود جبهه…
اتفاقا مادر شهید مجید هم در آن جلسه ی نورانی حضور داشت.
بعد از من، پدر و مادر شهید حسین، و بعد هم مادر شهید مجید با حضرت آقا صحبت کردند و از خصوصیات پسرانشان برای ایشان تعریف کردند.
روحت شاد حاج محمود اجاقی
کاش آقا قدم رو چشم ما هم میذاشتن و خونه ما هم میومدن دیدارشون آرزوی مادربزرگمه که دو تا پسرشو تقدیم انقلاب کرده