جریمه
خاطره ابوالفضل محمدی
یکی از همرزمانم در گردان علی اکبر، شهید علی سلطان پور بود. او اهل هشتگرد بود. ما با هم دوست بودیم در یک دسته و چادر نبودیم، اما به سبب رفاقتی که بینمان بود، زیاد به چادرشان سر می زدم.
علی با کاغذ، جعبه ای درست کرده و نصب کرده بود به دیواره داخلی چادرشان. درواقع یک صندوق جریمه بود!…
در چادر آنها، هر کسی که غیبت می کرد، به سرعت جریمه می شد و باید در دم، جریمه اش را می انداخت توی صندوق…
مثلا یک نفر می گفت: فلانی… هنوز حرفش تمام نشده می گفتند: 5 تومن بنداز توی صندوق!
و وقتی طرف می خواست توجیه کند، 5 تومان دیگر هم جریمه می شد.
کاغذی بالای صندوق چسبانده شده بود که روی آن نوشته شده بود: نه غیبت، نه دروغ، نه توجیه.
یادم می آید دو سه بار جریمه شدم…
از آن چادر؛ علی سلطان پور، محمود طاعتی، امید بختیاری و حسین جامد به شهادت رسیدند.