از ایثارِ جان… تا ایثارِ آبرو
به قلمِ برادر “جواد چپردار”
🔸وقتی در تحلیل خدمات و تخلفات ادوار شورا های اسلامی شهر در حد بضاعت اندکم قلم فرسایی و در محضرتان تلمذ می کردم باور کنید حتی برای یک بار هم در اندیشه آمدن به میدان انتخاب نبودم. آن ایام با آن تحلیل های به نظرم واقعی، منصفانه و در نهایت حرمت، ادب و احترام به سرعت گذشت و در نزدیکی انتخابات ششم بنا به ضرورت، تکلیف، شرایط پیش رو، اندک بضاعت در مدیریت شهری و حداقل های تخصص درحوزه بهداشت یا هر بهانه ای، پای در میدان انتخاب گذاشتم و خود را با آن همه یا اندک آبرو به مرعی، نظر و رای مردم سپردم. آن همه آبرو را از بابت حرمت های شهیدان عرض کردم و اندک آبرو را از اعتمادی که به خودم در میان دوستان داشتم احصاء نموده ام.
🔸من در کتاب خاطرات دفاع مقدس یک بار «داوطلب میدان مین» بوده ام!!! ولی باور کنید میدان انتخاب از آن میدان های مین سخت تر است. همانگونه که می دانم آن کانال های رزم در خاکریز دفاع مقدس با این کانال های مجازی تلگرامی ،واتساپی و …تفاوت دارد، ترکش ها و تیر های آن نیز شیرینی و تلخی متضاد دارد. در میدان نبرد تیر که می خوردی،نگاهت به آسمان بود،لبخند رضایت بر لب و دعای خیر امتی پشت سرت و اینجا که در میدان انتخاب تیر میخوری، کسی نیست تا دعایت کند، بغض در گلویت حلقه میزند ولی سویِ نگاهت هنوز به آسمان است.
🔸حمایت ها، ارادت ها، محبت ها، شیطنت ها، کینه های سیاست زدگی و شکستن حرمت ها از فراز نشیبِ میدان انتخاب است و با همه تلخ و شیرین های آن در تاریخ به ماضی ساده رسید، ولی بی تردید مضارع استمراری فعلِ ما در باب خدمت، نوکری، محبت، ارادت و دوستی های پایدار صرف خواهد شد.
🔸 حالا دیگر میدان انتخاب را رَد کرده ایم و به میدان عمل رسیده ایم. همانگونه که دیروز آن میدان های پر خطر مین، آتش کمین دشمن را رَد کردیم و به قله های فتح رسیدیم، دلم گواهی میدهد از این میدان پر خطر هم به قله های بلند خدمت در البرزِ همیشه سر افراز خواهیم رسید و در کنار دوستان بهتر از من در شورای ششم با حمایت فرهیخته گان بی غَرض در دامنه های سرسبز دوستی به آن قله های افتخار قدم خواهیم گذاشت و دل های مردم این دیار را به رضایت و سرور خواهیم رساند.
🔸می دانم حال دلِ مردمان شهرم خیلی خوش نیست، ولی قول میدهیم برای حال خوش این دل های معزز از منفعت طلبی، تنبلی، دست درازی به بیت المال با نهایت تواضع، اخلاص و صداقت بگذریم و آنگونه که در دفاع مقدس جان خود یا عزیزترین های خود را در کف اخلاص و ایثار نهاده و تقدیم کرده ایم، اینجا هم در شورای ششم، تمام آبروی خود را در میدان ایثار صرفِ آسایش، رفاه، سلامتی، صیانت و نوکری مردم فهیم شهرمان نماییم. هر چند می دانم و می دانید کار سختی است ولیکن به فضل الهی، دعای خیر شهدا و همراهی نخبگان بعید نیست.
خادمان سایت گردان حضرت علی اکبر علیه السلام ضمن تبریک به انتخاب شایستۀ دکتر جواد چپردار به عضویت شورای شهر استان البرز، برای این همرزم عزیز آرزوی توفیق روز افزون در خدمتگزاری به هموطنان می نماید.
برادر عزیز جناب آقای دکتر جواد چپردار
از اینکه تصمیم گرفتی پای در میدان، یا همان کارزار انتخاب بگذاری، معلوم است که شجاعت زیادی داری.
اعتراف میکنم که من این شجاعت را ندارم.
تیرها و ترکشها و مینها را با سلامتِ جان پشت سر گذاشتی و اکنون وارد کارزاری شدی که ترکشهایش اگرچه به درشتی ترکش های جبهه نیست اما چنان ریز و سوزنده است که انگاری از ترکش هم بدتر است و باید، به اصطلاح، خیلی پوست کلفت باشی تا دوام بیاوری و راهی که در نظرت بهترین است و منتج به بهترین نتایج می شود را با قدرت بروی تا مردم شهرت با افتخار از آن خدمات یاد کنند.
و تو و دوستانت باید آنقدر قوی و محکم باشید که از نیش نابخردان دلسرد نشوید.
چه خوب که یک کهنه رزمنده و یک ایثارگر، پای در میدان گذاشته است تا آنچه از خدمت در نظرش است در طبق اخلاص قرار دهد.
همانطور که گفتی، حال مردم خوب نیست. اینها همان مردمی هستند که خالصانه برای ما در جبهه کمک های متعدد از جمله مواد غذایی اهدا می کردند و می فرستاند اما حالا گرفتار مشکلات روزمره اقتصادی شده اند.
انسجام مردم با استمرارِ خدمتگزاری شما و همه دیگر مسئولین قوام می یابد.
برای تو عزیز خوشحالم و برای مردم کرج که خدمتگزاری همچون شما را انتخاب کردند.
برایتان از صمیم قلب آرزوی موفقیت و سربلندی دارم و دوست دارم با تلاش های شما و همه مسئولین، آنچنان کشوری و آنچنان شهرهایی داشته باشیم تا لایق جانفشانی ها و خون های شهدای مان بخصوص شهدای گردان مان که برای اعتلای این مرز و بوم جان پاکشان را دادند، باشد.
دعاگوی شما برای توفیق روزافزون. ان شاءالله
محمود روشن
باسلام.ضمن عرض تبریک محضربرادربزرگوارم جناب دکترچپردارعزیز،برایتان ازدرگاه خداوندمتعال،موفقیت وسلامتی وعاقبت بخیری مسالت دارم.ارادتمندتان دکتررضامیرزائی
برادر عزیز امیدوارم که در انتهای راه وپایان دوره شورا با فراق بال ووجدانی راحت سکان هدایت شهر را به دیگران بسپارید اما بدانید (که حتما” میدانید ) که راه ومسیر پر از پیچ وخم وناهموار است وفساد ورشوه و…….بیداد میکند و وای به حال کسی که نه پارتی دارد ونه پول که واقعا در این زمانه کلاهش پس معرکه است !!! بد نیست یادآور شوم که 4سال قبل نیز دوستان شعارها و وعده هایی دادند که هیچکدام عملی نشد وما ماندیم ونقطه سرخط وروز از نو و روزی از نو !!!!4سال تمام خواهش کردیم -4سال تمام التماس کردیم – و4سال تمام فریاد زدیم که ایهاالناس ما هم ایرانی هستیم وهمشهری شما وماهم مانند شما مالیات وعوارض وهزینه چند صد میلیونی جواز ساخت و……پرداخت می کنیم چرا نباید از امکانات اولیه شهروندی از قبیل آب وبرق وگاز و………محروم باشیم ؟ چرا باید 72خانواده در شهر کرج زباله هایشان را بسوزانند واز آب وبرق حرام استفاده کنند ؟ در مملکتی که به برکت خون شهیدانش حتی برایه روستایی که 7خانوار جمعیت دارد 20کیلومتر لوله گذاری میکنند تا آنها نیز از نعمت گاز برخوردارشوند اما ما در شهر کرج(باغستان غربی)باید کپسول گاز 100هزارتومانی تهیه کنیم وبا فاصله100متری تا انشعاب گاز از آن محروم بمانیم !!!!چرا باید بخاطر طمع ورزی بعضیها ما نتوانیم در ملک خودمان از ترس دزد وافراد معتاد و…….زندگی کنیم وبناچار عطایش را به لقایش ببخشیم و در گوشه ایی دیگر از شهرمان مستاجر بمانیم ؟لذا امیدواریم که 4سال شما مانند 4سال این عزیزان به اتمام نرسد (البته آنها ادعای انقلابی گری و…..نداشتند اما شما دارید وترس بنده هم از همین است که اگر خدای ناکرده شما هم مانند آنان باشید چه ضربه بزرگی به اعتمادو اعتقاد مردم خواهید زد!!!!