من آمدم سر قرار!
![](https://ali-akbar.ir/wp-content/uploads/2021/02/یزدان-روشنائی-در-کوچه-شهید-مجتبی-عباسی-658x470.jpg)
خاطره برادر یزدان روشنائی
درباره شهید مجتبی عباسی
![](https://www.ali-akbar.ir/wp-content/uploads/2021/02/یزدان-روشنائی-297x300.jpeg)
مجتبی از بهترین دوستان من بود. ما در کودکی در شهرری با یکدیگر همسایه بودیم و بعد با هم اعزام گرفتیم و شدیم همرزم. هر دو در گردان حضرت علی اکبر علیه السلام مشغول نبرد با دشمن شدیم.
ما همیشه با هم بودیم جز عملیات بیت المقدس 6 . من در عملیات بیت المقدس ۲ مجروح شدم و به عملیات بیت المقدس ۶ نرسیدم.
عملیات که تمام شد، منتظر بودم مجتبی برگردد و برایم از آن تعریف کند، اما او نیامد…
خبر آمد که مجتبی در آن عملیات شهید شد…
ما از یکدیگر عکس گرفته بودیم و با هم قرار گذاشته بودیم، هر کداممان که شهید شد، دیگری با نام و عکس او پُز بدهد!
شهادت نصیب مجتبی شد و پُزش نصیب من! 😔
![](https://www.ali-akbar.ir/wp-content/uploads/2019/05/شهید-مجتبی-عباسی-1-212x300.jpg)
![](https://www.ali-akbar.ir/wp-content/uploads/2021/02/یزدان-روشنائی-212x300.jpg)
نام او سر در کوچه نوشته شد و یاد همکلاس، همسایه، همرزم و بهترین دوستم تا ابد در قلبم جاودانه ماند.
مجتبی به دختری که دوست داشت، نرسید؛ اما در عوض به دیدار مادر مهربانش رفت…
![](https://www.ali-akbar.ir/wp-content/uploads/2021/02/یزدان-روشنائی-در-کوچه-شهید-مجتبی-عباسی-212x300.jpg)
صفحه شهید مجتبی عباسی در سایت گردان حضرت علی اکبر علیه السلام:
https://www.ali-akbar.ir/4723/%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af-%d9%85%d8%ac%d8%aa%d8%a8%db%8c-%d8%b9%d8%a8%d8%a7%d8%b3%db%8c/