با ما در ارتباط باشید : 09199726467

شهدا

شهید حمید قربانی


شناسه


نام: حمید

نام خانوادگی: قربانی

نام پدر: امیر

ولادت: 1345

شهادت: 23 دیماه 1365

محل شهادت: شلمچه

عملیات: مرحله دوم کربلای 5

یگان: لشکر 10 سیدالشهدا – گردان علی اکبر

مسئولیت: مسئول روابط عمومی گردان حضرت علی اکبر علیه السلام

مزار: بهشت فاطمه – قطعه 1 – ردیف 1 – شماره 2


زندگینامه


حميد قرباني در یازدهمین روز دوازدهمین ماه سال 1343 در تهران به دنيا آمد. هنوز كودكي بيش نبود كه پدرش را از دست داد و تحت سرپرستي مادرش قرار گرفت. تحصيلات خود را تا سال سوم متوسطه ادامه داد و زمان مبارزات انقلابي به جمع انقلابيون پيوست.

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، در انجمن اسلامي دبيرستان شهيد عالمي واقع در شهر قدس و بسيج فعاليت داشت و سپس روابط عمومي بسيج سپاه پاسداران را تشكيل و خود نيز مسئول آن شد. در رشته خطاطي و نقاشي نیز فعالیت داشت.

چندين بار به جبهه اعزام شد. در آنجا مسئول روابط عمومي سپاه بوكان بود.

در سن 19 سالگي ازدواج نمود که حاصل آن؛ 2 فرزند دختر و 2 فرزند پسر است.

پس از ازدواج به عضويت سپاه در آمد. مدتي نيز مسئول روابط عمومي بسيج شهرك قدس بود.

آخرين بار با سپاهيان حضرت محمد(ص) راهي جبهه شد و در عمليات كربلاي 5 شركت و در منطقه شلمچه به درجه رفيع شهادت نائل گرديد.


وصیتنامه


بسم الله الرحمن الرحيم

يا ايها الذين آمنوا هل ادلكم علي تجاره تنجيكم من عذاب اليم تومنون بالله و رسوله و تجاهدون في سبيل الله باموالكم و انفسكم ذالكم خير لكم ان كنتم تعلمون .

اي كساني كه ايمان آورده ايد آيا شما را به تجارتي سودمند كه شما را از عذاب دردناك (آخرت) نجات بخشد دلالت كنم ؟ آن تجارت اين است كه به خدا و رسول او ايمان آوريد و به مال و جان در راه خدا جهاد كنيد اين كار از (هر تجارت) اگر داند باشيد براي شما بهتر است (صف آيه 11)

پروردگارا آن قدر پست و كثيفم كه لياقت راز و نياز با تو را در خود نمي‌بينم و چنان مي پندارم كه بي‌سؤال مرا به اعماق جهنم خواهي فرستاد. ولي نه !توبخشنده و مهرباني تو كه ستار العيوبي و عيب هاي مرا پوشاندي تا پيش خلق خجل نباشم ،تو توبه پذيري ، پس اي توبه پذير ،توبه اين بنده ذليل و خوارت را بپذير .

آيا آن قدر به من نعمت ها عطا كردي كه شكر آن نعمت ها ننمودم و شايد كفران نيز كرده باشم .

بارالها :چه بسا رهبري چون خميني كه معجزه توست در قرن حاضر به ما عطا كردي و ما شكرانه آن را به جا نياورديم ، پس اي عذر پذير تو را به حق حسين (ع) از سر تقصيرات ما بگذر و بر ما به رحمتت نه با عدلت برخورد كن.

خدايا با آنكه داراي نفسي پست هستم ولي از تو مي‌خواهم مرگ در بستر را از من دور نمايي و شهادت را نصيبم نمايي و همچنين از تو مي‌خواهم كه شهادت مرا طوري مقر نمايي كه در آخرت نزد حسين(ع) شرمنده نباشم.

اماما: آن چنان سعي داشتم كه تو را بشناسم و كردارت را سر مشقم و گفتارت را راهنمايم و ايمانت را مقتدايم

قرار دهم ، ولي نه ،من آن قدر ضعيفم كه گنجايش شناخت عظمت هاي تو را ندارم و هر چه قدر از تو بدانم هيچ نمي دانم .

تا بدان‌جا رسيد علم من                                 تا بدانم همی كه نادانم

پس ای حسینِ من، ای روح كالبد من و ای ايمان من: تو را به حق مادرت، تو را به حق بازوي شكسته زهرا قسم كه در دنيا برايم دعا خير كن و در آخرت شفاعتم نما.

دنيا به گوش باش! اين مطلبي است كه از دل و ايمان يك رزمنده ايراني بپاست. من با آگاهي كامل اين راه را انتخاب‌كردم و پا به عرصه جهاد گذاشتم تا ناآگاهان دنيا بفهمند كه با تحكم ايمانتان جان مي‌دهيم و شهادت را به جان مي‌خريم كه شايد پرتو خونمان ظلمت جهل را از دل اين زذيلان بزدايد و حق را دريابند. پس ای خدا مرا در اين امر موفق بدار.

امت مسلمان و قهرمان و شهيد پرور ايران : من در برابر حماسه هايي كه شما آفريديد ديني برگردنم احساس مي‌كردم كه نتوانستم آن را ادا كنم پس مرا حلالم كنيد و لازم به تذكر است كه اي عزيزان شما را به شهيد عطشان كربلا قسمتان مي دهم ، مبادا امام را تنها گذاريد ، مبادا با كمبود پشت به او كنيد اين را بدانيد كه اگر بخواهيد پيرو اسلام محمدي (ص) باشيد همانا پرچمدار اسلام محمد(ص) ‌امام خميني است پس از او جدا نشويد .پدرم سال ها زحمت برايم‌كشيدي تا مرا بزرگ‌كردي ولي در طول‌اين مدت من نتوانستم و نمي‌توانستم قدر زحماتت را به جا آورم ، از تو مي خواهم مرا حلال كني وتقوي خدا را پيشه كني كه در آخرت رستگار شوي .

همسرم بيش از دو سال و چندي نيست كه با تو ازدواج نموده و پيوند زندگي داده ام ولي در همين مدت تو با صبرت در مقابل نبودن هاي من ومشكلات زندگيمان آن چنان درس به من دادي كه راه شجاعت و دلاوري را پيشه كردم و دنيا مأنوس من نشد تو بعد از شهادت من بايد همچو زينب تحمل مصيبت نمايي و يتيم‌نوازي

كني ولي مبادا رفتارت طوري باشد كه ‌دشمن از رفتارت سوء استفاده كند . در شهادت من  برايم هرگز گريه

مكن و بلكه بر تن بی‌سر حسين(ع) آن سردار مظلوم كربلا و بر دل داغدار زينب آن شيرزن نينوا گريه كن كه گريه بر حسين است كه انقلاب آفرين است.

همسرم، زهرا(س) را سيلی به گوشش زدند، مبادا تو بر گوش زهرای من سيلی بزنی، پهلوی زهرا(س) را شكستند، مبادا زهرای مرا آزار دهی.

همسرم، ليلا در كربلا داغ‌های زيادی ديده، داغ عزيزانش را ديده، مبادا تو ليلای مرا كاری كنی كه نبود من برايش داغ باشد. مبادا او را آزار رسانی.

برادرانم، من تاكنون خود را كوچكتر از آن می‌ديدم كه شماها را نصيحت كنم، ولی اكنون شما در مقابل خون شهدا مديون هستيد. من به شما می‌گويم اگر تاكنون در پی دنيا دويديد و لذات دنيا را چشيديد آيا به نتيجه‌ای رسيديد؟ عاقبت‌نگر باشيد. آيا در اين راه كه پيش‌گرفته‌ايد عاقبتی هست؟ حالا هم دیر نشده است، بياييد با دنيا وداع كنيد و قدری به خودتان و به آخرتتان برسيد تا همين‌جا هم كه زيان كرديد بس است.

برادرانم، اين را بدانيد كه دنيا چون ماری است كه اگر دست بر آن بكشيد، بسيار نرم است، ولی چون نزديكش شوی آنچنان تو را نيش می‌زند كه از پای درآيی. پس فريب ظاهر دنيا را نخوريد. بياييد از دنيا كمی فاصله بگيريد. دنيا اگر به شما سخت بگذرد عاقبت خوشی داريد، ولی اگر دنيا برای شما خوش باشد، آخرت نابهنجاری خواهيد داشت.

مراره الدنيا حلاوه الاخره و حلاوه  الدنيا مراره الاخره .

ضمناْ وصيت اموال و مسائل خانوادگي در منزل است .

والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته به اميد پيروزي نهايي رزمندگان اسلام .

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار .

64/5/23


تصاویر


مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کاربران ناشناس
کاربران ناشناس
5 سال قبل

باسلام – شهید حمید قربانی ازبسیجیان فعال و سپاهیان دلسوز نظام بود . ایشان مستجر بودند بعداز کربلای چهاربا کادرگردان هماهنگی کردند رفتند تا منزلی برای خانونده اجاره نمایند چون وقت قبلی خانه تمام شده و صاحب خانه وسایل را به بیرون از منزل ریخته بود ، بعداز آن که منزلی برای خانواده فراهم کردند به جبهه برگشتند ، من یک عبایی از پدر بزرگ شهیدم به یادگار داشتم که این شهد همیشه به من می گفت این عبا را به من بده تو شهید می شوی ، من هم نمی دادم تا اینکه ایشان کاغذی برای من آورد تا من مطلبی روی آن بنویسم تا بعد از شهادتم این کاغذ را نشان پدرم بدهد تا عبا را بگیرد . یکی از نشانه هایی که باعث شد جنازه این شهید بزرگوار شناسایی شود بودن آن کاغذی که ایشان ازمن گرفته وتویجیب لباسش بود .

احمد
احمد
1 سال قبل

سلام
جایی از وصیتنامه شهید را اشتباه تایپ کرده اید. جایی که می گوید ای حسین من ای عشق من ای ایمان من، به حق مادرت، به حق بازوی شکسته مادرت…
شما اشتباها ای وطن من تایپ کرده اید (به جای حسین من)
لطفا اصلاح بفرمایید.
با تشکر

همچنین ببینید
بستن