شال سبز متبرّک
![](https://ali-akbar.ir/wp-content/uploads/2020/05/شهید-سید-جمال-قریشی-107-276x300-1.jpg)
شـــال ســـبز مــتبرّک
خاطره جعفرطهماسبی (الوارثین)
اواخر بهار 1365 بود که همراه فرماندهان لشکر 10 سیدالشهدا، رفتیم خدمت رئیس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) تا هم دیداری داشته باشیم و گزارش ارائه کنیم، هم روحیه بگیریم.
در آن مراسم، سید جمال قریشی؛ مسئول تبلیغات گردان علی اکبر، با سوز صدایش، حال خوب مجلس را دوچندان کرد و بعد از مرثیه سرایی اهل بیت، مورد تفقد حضرت آقا قرار گرفت.
وقت نماز که شد، سید جمال شال سبزش را انداخت روی دوش آقا و گفت:
این را گذاشتم تا متبرک شود. بعدا می برم جبهه تا ان شا الله به آرزویم برسم و شهید شوم.
آقا ایستادند به نماز و سید هم مکبر شد…
نماز که تمام شد، سید جمال رفت شالش را بگیرد که آقا فرمودند:
شما؛ هم سادات هستی، هم رزمنده… اگر اشکالی ندارد این شال به عنوان تبرک پیش من بماند.
سید پذیرفت و شال سبز، ماند پیش سید علی.
حضرت آقا بعدا، دور از چشم سید، به مسئولین لشکر سپردند که هوای سیدجمال را داشته باشند، او اهل ماندن نیست و رفتنی است…
اتفاقا آنها هم حین عملیات مواظب بودند که سید نرود خط و در عقبه بماند، اما در شلوغی درگیری ها، سید رفت جلو و به آرزویش رسید…
بعدها که مجددا آن جمع رفت خدمت حضرت آقا و کسی دیگر بلند شد و مداحی کرد، آقا جویای احوال سید جمال شد که به ایشان گفتند: «سید شهید شد…»
شهید سید جمال قریشی متولد روستای برغان از توابع کرج بود که تیرماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای 1 به شهادت رسید. غیر از او، 3 برادر و عمو و پسرعمویش هم به فیض شهادت نائل شدند.
سلام سید جان دلم برای مداحیت وحنا بندان در گردان تنگ شده دریاب
حنا حنای اخر است میرویم کربلا …….
باسلام ، اولین بار که شهید قریشی را در منزلمان دیدم با دیدنش دلم آرام گرفت . ایشان آمده بود برای مراسم پدر بزرگ شهیدمان مداحی نماید . باتوجه به اینکه ایشان حتی شهید و اعضاء خانواده ما را نمی شناخت . فقط به گفته شهید سید جمال پوستر آن را دیده بود . این آشنا شدن با شهید قریشی باعث شد پای این حقیر جا مانده به جبهه و گردان علی اکبر باز شود . برای شادی روح شهداء صلوات